به گزارش «فرصت امروز»، روز گذشته ارتش ترکیه چند شهر مهم این کشور را محل تاخت و تاز تانک ها و مردان مسلح خود کرد تا بحرانی را که از چندی پیش گریبان همسایه ترک را گرفته بود تکمیل کند.
اینکه کودتاچیان کی هستند و به چه کسی وابسته هستند هنوز به درستی معلوم نیست. برخی تحلیلگران ترک هوادار دولت اعتقاد دارند که این موضوع زیر سر گولن است (اتهامی که اردوغان هم آن را تکرار کرده است)اما از سوی دیگر برخی دیگر از تحلیلگران منتقد دولت معتقدند احتمال دارد اردوغان تلاش کرده باشد با راه اندازی نمایش کودتا بر بحران های داخلی اش غلبه کند.
اردوغان پیش از این نیز رفتارهای مشابهی را از خود نشان داده است و با استفاده از حربه های مشابه امتیازات سیاسی یا اقتصادی مهمی را کسب کرده است. یکی از این اتفاقات نمایش حمله لفظی اردوغان به رئیس پیشین رژیم صهیونیستی بود که موجب کسب محبوبیت فراوانی برای اردوغان در میان کشورهای اسلامی شد.
این شوی تلویزیونی هنرمندانه با سلسله سخنرانی های آتشین بعدی اردوغان علیه این رژیم تکمیل شد اما چند سال بعد اردوغان بر پای میز مذاکره با طرف اسرائیلی نشست و امتیازات کسب شده در میان مردم منطقه را با امتیازات کادو پیچ روی و زیر میز در این مذاکره تاخت زد. تکرار چنین رویکردهایی (مانند دوگانه خونین حمایت همه جانبه از داعش و حمله های غم انگیز انتحاری به مردم بی گناه ترک) است که مخالفان اردوغان را به این گمانه واداشته است که احتمال دارد این کودتا هم رخدادی خودساخته از سوی اردوغان باشد برای عبور از بحران های داخلی و به خصوص بحران اقتصادی این کشور. اما جدای از ریشه های داخلی این کودتا آنچه تحلیلگران خارجی و منطقه ای بیش از هر چیز به دنبالش هستند پاسخ این پرسش است که این اتفاقات چه تأثیری بر اقتصاد ترکیه و مراودات جهانی اش خواهد گذاشت؟
راه طی شده اردوغان
اردوغان راهی طولانی را برای گذار ترکیه به سطح20 کشور صنعتی بزرگ جهان پیموده است. بدون تردید او یکی از بزرگ ترین چهره های تأثیر گذار ترک در چند دهه اخیر است. اقتصاد ترکیه در دوران زمامداری اردوغان رشد شتابان سالانه 9درصد را تجربه کرد. شهروندان ترک که پیش از آن به طور میانگین 3500 دلار درآمد داشتند شاهد رشد درآمدهایشان به 10هزار دلار در سال بودند. کسری تراز تجاری ترک ها هم در دوره وی از 16میلیارد دلار در سال به کمی بیش از 10میلیارد دلار کاهش یافت.
در این دوره صنایع بزرگ ترک رشد چشمگیری یافتند، کشاورزی حمایت شد و توانست اشتغالی بیش از 11درصد را رقم بزند و صنعت گردشگری گردشگران بسیاری را با جیب های پر از پول به این کشور کشاند.
اما رفته رفته از سرعت رشد اقتصادی ترکیه کاسته شد و با گسترش یافتن فساد اقتصادی در دولت و اطرافیان اردوغان رشد اقتصادی این کشور سرعت خود را بیش از پیش از دست داد. رشد اقتصادی ترکیه در سال 2012 نزدیک به 2.2درصد رسید که در مقایسه با رشد اقتصادی 9درصدی سال های پیشین وضعیت رقت انگیزی را به نمایش می گذارد.
در این زمان ترکیه در فهرست جهانی شفافیت در رتبه 54 فساد اقتصادی ایستاد که رتبه تاسف برانگیزی برای یک دولت با ادعای پاکدستی بود.
بحرانی که گریبان لیر را گرفت
این شرایط اقتصادی موجب شد تا رفته رفته لیر جایگاه پیشین خود را از دست بدهد و مسیر سقوط را در پیش بگیرد. شاید این موضوع به عملیات های انتحاری در خاک این کشور هم مربوط باشد اما هر چه که بود لیر، نگران از وضعیت اقتصادی، جایگاه پیشین خود را از دست داد و شرایط به گونه ای رقم خورد که در ماه آگوست گذشته بانک مرکزی ترکیه حجم بسیاری از دلارهای ذخیره خود را با هدف حفظ ارزش لیر، در بازار به فروش رساند. این رقم به 2.25میلیارد دلار رسید. اما با وجود این تدابیر ارزش لیر باز هم سقوط کرد. این مسئله باعث شد تا دولت مجبور شود سود بانکی را افزایش دهد اما از قضا این تاکتیک استراتژی سرمایه گذاری خارجی «پول نقد» را در وضعیت ریسک قرار داد. براساس این استراتژی سرمایه گذاران خارجی می توانند در مواقع بحرانی مانند جنگ، کودتا، تنگنای اقتصادی و امثال آن بلافاصله پول خود را بردارند و از ترکیه بگریزند.
دو فرضیه و دو نتیجه برای اقتصاد ترک ها
بنابراین با طرح دو فرضیه واقعی و خودساخته بودن کودتای ارتش ترکیه می توان به پاسخ های متفاوتی درباره وضعیت اقتصادی این کشور رسید.
در صورتی که این بحران، کودتایی واقعی باشد، می توان آن را محصول ناکامی های اقتصادی اخیر دولت دانست و پیامد و واکنش بخشی از ساختار قدرت ترک ها را به این ناکامی تعبیر کرد. این کودتا در صورت واقعی بودن دولت اردوغان را برای حداقل یک سال آینده درگیر تسویه های خونین داخلی خواهد ساخت و با از بین رفتن اعتماد عمومی نسبت به همسایه ترک، سرمایه گذاران خارجی را از این کشور فراری خواهد داد و صنعت توریسم این کشور را به وضعیت هشدار خواهد رساند.
اما در صورت فرضیه دوم باید گفت که دولت اردوغان برنامه ای مفصل را برای بعد از نمایش کودتا در دست تهیه دارد و احتمالا خواهد توانست با همدستی همپیمانان غربی خود، از فرصت به وجود آمده با بیرون راندن رقبای سیاسی از معرکه و تحکیم وضعیت داخلی، اقتصاد این کشور را به گردونه صعود و رشد پرشتاب بازگرداند.
اما این فرض بسیار خوشبینانه ای است و در صورتی که اردوغان نمایشی از کودتای خودساخته را به اجرا گذاشته باشد باید گفت که بازی خطرناک با آتش را آغاز کرده است؛ بازی خطرناکی که کشتارهای داخلی و خون های بر زمین ریخته شده، حداقل بهای افزایش قیمت لیر است.
ارتباط با نویسنده : [email protected]