چگونه برندهای شکست خورده احیا شدند / بازگشت شکوهمند

در اقتصاد امروز دنیا که همه  چیز به سرعت درحال تغییر است و استارتاپ ها به شکل دیوانه کننده ای فضای اقتصاد را در اشغال خود دارند، به نظرمی رسد تنها استارتاپ های جدید تاب و توان باقی ماندن در این فضا را دارند. بنابراین اگر یک برند هرچقدر هم که بزرگ باشد کارش به شکست برسد، دیگر نباید امیدی به بازگشتش داشت. حال و روز اقتصاد که این را می گوید، اما برخی برندهای بزرگ جهانی پس از تجربه شکست های بزرگ، باشکوه به صحنه رقابت بازگشتند.

این برندها و مدیران شان توانسته اند با انتخاب درست در لحظه به حیات خود ادامه داده و گاهی قدرتمندتر از پیش مسیر موفقیت را بپیمایند. آنچه داستان این برندها می گوید این است که حتی به قیمت تغییر رویکرد باید زندگی برند را نجات داد. آنچه پیش  روی شماست، داستان برندهایی است که پس از تجربه تلخ شکست، آزمون بزرگ بازگشت را با موفقیت پشت سر گذاشتند.

استارباکس

بعضی وقت ها موفقیت زیاد  از حد می تواند مشکل ساز شود. در سال های آغازین هزاره سوم استارباکس با سرعت زیادی گسترش پیدا کرد و همین باعث آسیب رسیدن به این برند شد چون هر گوشه دنیا واقعا نیاز به یک فروشگاه استارباکس نداشت. در واخر سال 2008 درآمد خالص این برند به شدت کاهش یافت. اما هاوارد شولتز، مدیر این کافی شاپ زنجیره ای توانست با مدیریت خود آن را از بحران نجات دهد.

شبکه تلویزیونی CBS

شبکه تلویزویزیونی CBS در اواخر دهه 1990 با پخش یک سری برنامه های حوصله سربر مناسب پدربزرگ و مادربزرگ ها در پربیننده ترین ساعت های شب مخاطبان زیادی را از دست داد، اما پس از اینکه لسلی منوس را استخدام کرد، ورق برای این شبکه تلویزیونی کاملا برگشت و با مدیریت او مجموعه خوبی از برنامه ها و نمایش های جذاب از این شبکه پخش شد. اکنون شبکه CBS به لطف تدابیر این مدیر خوش ذوق یکی از پربیننده ترین شبکه های تلویزیونی در دنیاست.

نینتندو  (NINTENDO)

این شرکت تولیدکننده بازی  در دو دهه 1980 و 1990 با محصولاتش در بازار پادشاهی می کرد اما زمانی که شرکت های سونی و مایکروسافت PS2 و ایکس باکس را عرضه کردند، به نظر می رسید دیگر کار نینتندو تمام است. این شرکت اما از پای ننشست و با عرضه بازی های DS و DS Lite و البته wii اقتدار خود را بازپس گرفت. این بازی ها هرکدام در آن زمان حدود 100 میلیون نسخه در سراسر دنیا فروختند.

نتفلیکس

این شرکت در تابستان سال 2011 اعلام کرد که دیگر پروژه ارسال نامحدود محصولاتش را به در خانه مشتریان نخواهد داشت. بنابراین مشترکان باید عضو دو سرویس جداگانه می شدند؛ یکی از آنها Qwikster نام گرفت که باید ماهی 16دلار برایش پرداخت می شد. همین باعث شد علاقه مندان به این خدمات به یکباره ریزش داشته باشند. در تنها یک فصل پس از این اعلام عمومی 800 هزار نفر از مشتری های نتفلیکس کم شدند. نتفلیکس بلافاصله این سرویس را تعطیل و از مردم عذرخواهی کرد. این شرکت توانست با بازگشتن به ارائه سریال های هیجان انگیز اقتدار خود را بازیابد.

لگو

این اسباب بازی های کوچک که به شدت محبوب کودکان و البته برخی نوجوانان است، در دهه 1990 با مشکلاتی روبه رو شد. پررنگ  شدن نقش بازی های ویدئویی در زندگی کودکان دلیل کافی برای سقوط لگو بود. در سال 1998 این شرکت تقریبا در همه بخش ها «نخستین» بودن خود را از دست داد. اما وقتی در سال 2004 جرجن ویگ نوداستورپ مدیرعامل لگو شد، اوضاع فرق کرد و همه چیز برای لگو دوباره سر جای خودش برگشت. سال 2013 لگو سودآورترین برند اسباب بازی سازی در دنیا بود.

لاکوست

این برند که در دهه 1930 در زمین های تنیس فرانسه متولد شد، در اوایل دهه 1990 کاملا محوشده به نظر می رسید. لاکوست برای اینکه منحصربه فردتر از سابق باشد، دیگر مجوز نام خود را به کسی نداد و از عرضه تی شرت ها در فروشگاه های بزرگی چون وال مارت نیز خودداری کرد. این برند با استخدام یک مدیر خلاق در زمینه مد و فشن شروع به بازیابی خود کرد.

لاکوست غیر از استخدام مدیر خوب با بوتیک هایی که طرح های خوب ارائه می دادند هم همکاری خود را آغاز کرد. برای توسعه بیشتر برند، لاکوست تصمیم گرفت برای خانم ها هم برخی وسیله های موردنیاز از جمله کیف دستی را تولید کند. این تلاش ها باعث احیای برندی شد که روزی تنها یک تمساح خسته از آن باقی مانده بود.

مارول

مارول که شخصیت های محبوبی چون مرد عنکبوتی، کاپیتان آمریکا و برخی شخصیت های دیگر را به جهانیان معرفی کرده، روزهای سخت هم به خود دیده است. در نیمه های دهه 1990 میلادی بازار کتاب های کمیک به شدت با بحران مواجه شد و مارول، قربانی بزرگ این بازار بود. هیچ سوپرمنی هم یافت نمی شد که بتواند مارول را از آن وضعیت بیرون آورد.

اما این برند تصمیم گرفت رویکرد خود را عوض کرده و به سمت فیلم های سینمایی برود. مرد آهنین، انتقام جویان، مرد عنکبوتی و مردان ایکس همگی حاصل آن تغییر رویکرد هستند؛ تغییری که هم برند را نجات داد و هم فیلم های جذابی به دنیا معرفی کرد.