نقطه شروع بی‌ انگیزگی / بازاریابانی که دیده نمی‌ شوند

اگر به‌عنوان یک بازاریاب فعالیت می‌کنید یا در یک سازمان مشغول کار هستید، زمانی‌که فکر می‌کنید دیده نمی‌شوید نقطه شروع بی‌انگیزگی است. به یاد داشته باشید نباید درگیر این بیماری که آغازگر مشکلات بزرگ‌تر است بشوید. همواره کار خود را با انگیزه و به خوبی به انجام برسانید، صبر داشته باشید زمان همه چیز را درست خواهدکرد. دلایل پرشماری برای عدم دیده شدن و به چشم نیامدن کافی در بازاریابان شرکت‌ها و سازمان‌ها وجود دارد که این مورد از دلایل اصلی بی‌انگیزگی حتی در بازاریابان باتجربه است.

هیچ‌کس نمی‌تواند به فرد دیگری انگیزه بدهد. تنها کاری که دیگران می‌کنند تشویق ما برای انجام دادن کارهاست. این خود انسان است که بهترین مشوق و انگیزه‌دهنده برای خودش است. بی‌انگیزگی بازاریابان یکی از مشکلات و مسائل جدی پیش‌روی مدیران سازمان‌هاست که در سال‌های اخیر در ایران هم رشد چشمگیری داشته است.

همه مدیران ممکن است بازاریابانی داشته باشند که صبح با بی‌انگیزگی سر کار می‌آیند، از زمین و زمان ایراد می‌گیرند، از همه چیز ناراضی هستند و پیش از همه شرکت را ترک می‌کنند. شاید بارها و بارها به فکر اخراج یا تنبیه آنها افتاده باشید، اما در این مورد بهتر است، کمی بیشتر صبر کرده و ریشه‌ها و راهکارهای آن‌را بررسی کنید. یکی از اصلی‌ترین این دلایل عدم صبر و تحمل است. بسیاری از ما پیش از پایان یک کار یا انجام یک تصمیم، سراغ کار دیگری می‌رویم. این خوب نیست.

گاهی دیده نشدن به این صورت بیان می‌شود که مافوق من تنها از من انتقاد می‌کند و کارهای خوب و مثبت مرا نمی‌بیند. او گزارش‌های مرا که ساعت‌ها وقت صرف آن کرده‌ام، سرسری نگاه می‌کند یا اصلا نمی‌خواند.بعضی روزها که چند دقیقه دیر می‌رسم، ابراز نارضایتی می‌کند اما روزهایی که چند ساعت دیرتر از محل کار خارج می‌شوم، هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهد. او ایده‌های مرا به نام خود در جلسات هیات‌مدیره مطرح می‌کند و حتی از من نام نمی‌برد و بسیاری از دلایل دیگر که حکایت از دیده نشدن یک بازاریاب در شرکت است.

بازاریابی که احساس کند مدیر او تنها در مسائل پیش‌پا افتاده از وی مشورت می‌خواهد و وظایف بزرگ‌تر و جدی‌تر را به دیگران محول می‌کند، می‌تواند دچار احساس دیده نشدن و در نتیجه بی‌انگیزگی شود.بازاریاب در سازمانی که به پرسنل خود ارزش لازم را نمی‌دهد، برای حفظ آنها تلاشی نمی‌کند و به آسانی آنها را با نیروهای جدید و غالبا کم تجربه، جایگزین می‌کند، ممکن است فردای خود را مانند امروز کارمندانی تصور کند که سازمان به‌راحتی از دست می‌دهد و در نتیجه بی‌انگیزه شود.

در مورد این مشکلات توصیه می‌شود که اولا همیشه کارهای خود را تمام کنید و در این مورد سعی کنیدبزرگ و وسیع فکر کنید، در واقع اتفاق‌های مهم زمانی رخ می‌دهند که کمی هم تلاش و سختی را تحمل کنید. بهترین عملکرد سعی و تلاش و صبر آگاهانه است، شاید موفقیت در چند قدمی شما ایستاده باشد.