در بسیاری از کشورهای دنیا، از توسعه یافته ها گرفته تا همتایان درحال توسعه آنها، ساختمان ها و مراکز خرید بزرگ روز به روز درحال رشد و توسعه هستند، اما واقعیت این است که برای رسیدن به هدف دوبخشی بانک جهانی یعنی پایان دادن به فقر شدید و بهبود وضعیت رفاه جمعی، کشورهای درحال توسعه باید رشد اقتصادی با محوریت بخش خصوصی را هدف قرار دهند. یکی از راه های پررنگ کردن نقش بخش خصوصی راه اندازی کسب وکارها و حتی مغازه های کوچک برای رونق اقتصاد یک کشور است.
طبق رویکرد بانک جهانی، فروشگاه های کوچک در کشورهای کم درآمد جمعیت زیادی را مشغول به کار کرده اند. براساس مطالعه ای که موسسه مالی بین المللی (IFC) اخیرا انجام داده، فروشگاه های کوچک بیش از نیمی از مشاغل در سراسر جهان را تشکیل می دهند و سهم شان از کل اشتغال زایی قابل مقایسه با شرکت های بزرگ است.
فرصت های اقتصادی مرتبط با فروشگاه ها و کسب وکارهای کوچک و متوسط نیز فراوان هستند. علاوه براینکه چرخ اقتصادی محلی را همین بنگاه ها می چرخانند، از نقش مهم شان در هدف قرار دادن چالش های اشتغال هم نباید به آسانی گذشت.
این فروشگاه ها و کسب وکارهای کوچک می توانند با از میان برداشتن تمرکزگرایی و انحصارطلبی برای افراد بیشتری ایجاد اشتغال کنند. به این ترتیب مسیر برای کارآفرینان باز می شود و آنها می توانند بدون ترس از قد برافراشتن مراکز خرید رنگارنگ، در بنگاه کوچک خود به ارائه خدمات یا فروش کالای شان بپردازند.
کارآفرینانی که ایده های کسب وکاری دارند و قابلیت عوض کردن مسیر جوامع محلی را در خود می بینند می توانند اقتصادهای محلی را از انحصار غول ها نجات دهند. در اقتصاد امروز جهان باتوجه به اینکه فروشگاه ها و کسب وکارهای کوچک و متوسط نتیجه بسیار بهتری برای رشد اقتصادی دارند، این نوع کسب وکارها به شدت در مرکز توجه هستند و به آنها اولویت داده می شود.
از طرف دیگر، تامین سرمایه برای این فروشگاه ها و کسب وکارهای کوچک به مراتب راحت تر و سریع تر از فروشگاه ها و مراکز خرید بزرگ است. برای فروشگاه ها و کسب وکارهای کوچک و متوسط خیلی ساده تر از فروشگاه های بزرگ می توان سرمایه دست و پا کرد، بنابراین حمایت از آنها نیز اکنون در دنیا بیشتر است.
فروشگاه های کوچک ستون فقرات اقتصادهای محلی هستند و با راهکارهای منحصربه فرد و منحصربه منطقه خود می توانند معضلات توسعه ای منطقه ای را از پیش رو بردارند. این فروشگاه ها همچنین می توانند عامل مهمی در رشد پایدار و ادامه دار اقتصاد منطقه باشند.
همچنین وقتی فروشگاه های کوچک تر پا بگیرند، هزینه های نگهداری، گرمایش، آب و برق، اجاره، بازاریابی و خلاصه تمام هزینه هایی که به یک کسب وکار مربوط است پایین تر می آید و مردم هم می توانند با هزینه تمام شده کمتری کالاهای موردنیاز خود را تهیه کنند. شاید که به همین خاطر باشد که فروشگاه های زنجیره ای بزرگ در دوره های زمانی گوناگون برای برخی اجناس تخفیف می زنند تا در رقابت با فروشگاه های کوچک تر بتوانند بفروشند.
یکی دیگر از مزایای فروشگاه ها و کسب وکارهای کوچک داشتن بازار هدف کوچک تر نسبت به آنهایی است که بزرگی شان گاهی کار دست شان می دهد. در فروشگاه های بزرگ برای اینکه نیاز مشتری تامین شود و سود خوبی هم به دست آید، باید حجم زیادی از کالا و خدمات ارائه شود، حال آنکه در فروشگاه های کوچک با حجم کالای بسیار کمتر می توان سود خوبی کسب کرد.
از دیگر دلایل ترجیح فروشگاه های کوچک به بزرگ ها این است که در فروشگاه های کوچک صاحب فروشگاه احساس استقلال بیشتری می کند. وقتی استقلال و عدم وابستگی به یک سیستم بزرگ در کار بیشتر باشد، امکان نوآوری وخلاقیت هم بیشتر می شود. این نوآوری ها مشتری را ترغیب میکند که به سمت فروشگاه ها و کسب وکارهای کوچک برود.
کسب وکارهای کوچک در هر شرایطی دست بازتری برای ارائه ایده های تازه دارند و صاحب شان با خیال راحت تری می توانند ایده های نو ارائه دهند. ایده های نو یعنی کارآفرینی و کارآفرینی یعنی رشد اقتصاد یک محله، یک منطقه، یک شهر و در نهایت یک کشور.
بنابراین توسعه فروشگاه ها و کسب وکارهای کوچک می تواند در راستای اهداف بانک جهانی تعریف شود. فروشگاه های کوچک افراد بیشتری را سر کار می برند، نوگرایی و ایده پردازی را تقویت می کنند و سودهای خوبی را برای اقتصاد یک کشور به همراه می آورند. همه اینها یعنی نجات مردم از فقر شدید و نزدیک تر شدن به رفاه جمعی که اهداف بانک جهانی محسوب می شوند.