بازار سهام از افول شاخص کل از قله 89 هزار واحد تا کف60 هزار واحد، روزهای تلخ بسیاری را تجربه کرده است؛ از روزهایی که حقوقیها زیر میز وعدههایشان میزدند و با عرضههای سنگین، هر خیزش شاخص کل را فلج کردند تا روزهایی که سهامداران مالباخته، به مقابل سازمان بورس رفتند، پلاکارد برافراشتند و فریادزنان به مسئولان اعتراض کردند. زمستان سختی که از دیماه سال 92 در بازار سرمایه آغاز شد، سرانجام در دیماه سال 94 به بهار نشست و سبد سرمایه سهامدارانی که در این خلال، سرمایههایشان روزبهروز بیشتر آب میرفت، روزانه 4 و 5 درصد رشد را تجربه کرد.
اگر این روزها سری به تالار حافظ بزنید، چهرهای بشاش سهامداران کامیابی را میبینید که پیروزمندانه از موفقیتهای سرمایهگذاریشان میگویند. این همان تالاری است که یک سال پیش به زحمت میشد 10 سرمایهگذار نیمکتنشین را در آن جست. بازار سهام از آن سهامداران افسرده تا این شادابی و نشاط، راه پر از اندرز و پندی را پیموده است. در یک تعریف سرمایهگذاری در بازار سرمایه چهار دوره دارد: دوره رکود و اوج ناامیدی، دوره بروز نشانههای اولیه تحول در وضعیت رکودی، دوره رونق و دوره انفجار هیجان سوددهی بازار.
در دوره نخست سهامداران تازهکار بسیاری این بازار را میبوسند و در اوج ناامیدی با ضررهایی هنگفت بیرون میروند اما در این میان سرمایهگذاران هوشیاری هم وجود دارند که در خلال آن بحرانها، به رصد فرصتها مینشینند. این همان دورهای بود که سهامداران خشمگین در برابر بورس پلاکارد افراشتند و اوج ناامیدی خود را به نمایش گذاشتند درحالیکه در آن ریزش سهمها، چه فرصتهای بکری بود که درسال بعد، به ثمر نشست و سودهای گوارایی را نثار تحلیلگران هوشیار کرد.
در دوره دوم که میتوان آن را دیماه امسال دانست، دسته دوم سهامداران هوشیار به شکار فرصتها نشستند؛ این دسته که بیشتر تحلیلگران تکنیکال هستند، با دریافت نخستین سیگنالهای پایان دوره رکود، محتاطانه وارد بازار شدند. در این دوره بدون آنکه شاخص کل حرکت خاصی داشته باشد، ارزش و حجم معاملات بازار، نویدبخش روندی صعودی بود. دوره سوم اما دورهای است که شاخص کل صعودهای پیدرپی را به ثبت میرساند.
رسانههای مکتوب و تصویری و مجازی، همه از سودهای شگرف بازار سهام میگویند و ولع کسب سود در عامه مردم تحریک میشود. پولها رفتهرفته از بانکها راهی بازار سرمایه میشوند و ارزش و حجم معاملات روندی پرشتابتر به خود میگیرد. دوره چهارم اما دورهای است که در آن شاخص کل با گپهای زیادی (که به گپ خستگی میرسد) قلههای بیشتری را میسازد؛ قلههایی که برای سهامداران تازهکار هیجان بیشتر به دنبال دارد و به درودیوار میزنند تا سرمایه بیشتری برای خرید سهام فراهم کنند و در مقابل سهامداران هوشیار، دست به عصا میشوند و بهترین زمان فروش و خروج از بازار را رصد میکنند.
بازار سرمایه ایران در شرایط حاضر در دوره سوم است. همه شرایط نشان میدهند که شاخص کل خط بلندمدت رکود خود را شکسته و در آغاز دوره رونق قرار دارد. خیزهای بلند شاخص کل هم نشان میدهد که با شکستن مقاومت مهم 77 هزار واحد، این احتمال میرود که قله طلایی 89 هزار واحد هم لمس شود.اما آیا شاخص کل خواهد توانست از این مقاومتها به سهولت عبور کند؟ هیجان فراگیر بازار، بسیاری از سهامداران را قانع ساخته که این اتفاق رخ خواهد داد اما سهامدارانی که سرد و گرم این بازار را چشیدهاند میدانند که خوشبینی مفرط مساوی است با هلاکت سبد سرمایهگذاری.
این روزها تازهکارهای فراوانی را در تالار حافظ مییابید که میگویند: چه بخریم؟ اما تحلیلگران هوشیار میدانند که رشد شتابان اینچنین، لاجرم نیاز به اصلاح پرشتاب هم دارد، اصلاحی که فرصت خریدهای دوباره را فراهم میکند. بنابراین، این دوره مهلت و فرصت نگهبانی از سبدهای سرمایه است. بازار دو مقاومت مهم در پیشرو دارد که قله 89 هزار واحد، سنگینترین آن است. هرچه رشد شاخص به سوی این مقاومت تیزتر باشد، اصلاحی تیزتر را نیز در پی خواهد داشت. کامروا آنهایی هستند که دست بر ماشه فروش باشند تا با دریافت نخستین سیگنال اصلاح نقد شوند و در پایان اصلاح دوباره به شکار فرصتها بنشینند.
ارتباط با نویسنده: [email protected]
دبیر گروه بورس و بانک