اطلاعات کاربردی، قلب بازاریابی دیجیتال

در دنیای بازاریابی کنونی تصمیم های اساسی دیگر برمبنای حدس و گمان و تجربه های قبلی گرفته نمی شود. گسترش ابزارهای گردآوری داده و تحلیل آنها در قالب اطلاعات کاربردی دنیای بازاریابی را دستخوش تغییر و تحولات بسیار زیادی کرده است. امروزه به لطف ابزارهای تحلیلی و تخصصی فعالیت در حوزه بازاریابی همراه با ریسک های بسیار کمتری است. اغلب کسب و کارها به طور جدی هدف بازگشت سرمایه شان در حوزه بازاریابی را دنبال می کنند. در این میان ورود ابزارهای هوشمند و توسعه فناوری هوش مصنوعی کمک شایانی به برندها کرده است.

بی تردید فرآیند تصمیم گیری یکی از بخش های مهم بازاریابی محسوب می شود. شکست بسیاری از برندها در حوزه بازاریابی به خاطر تصمیم های اشتباه شان است. به این ترتیب استفاده از تکنیک های کاربردی به منظور کاهش اشتباهات در تصمیم گیری ضروری به نظر می رسد. بررسی تصمیم گیری مناسب بدون واکاوی فرآیند آن امکان پذیر نیست. من در اینجا قصد بررسی دقیق و طولانی فرآیند تصمیم گیری را ندارم. نکته مهم از نظر من اهمیت دسترسی به اطلاعات کاربردی در فرآیند تصمیم گیری است. الگوی سنتی بازاریابی به دلیل دسترسی به اطلاعات محدود همراه با ریسک های بسیار زیادی بود. خوشبختانه امروزه با توسعه فناوری و گسترش دامنه اطلاعات در دسترس امکان کاهش ریسک های ناشی از تصمیم گیری در حوزه بازاریابی فراهم شده است. در ادامه به بررسی برخی از مهم ترین نکات در این زمینه خواهیم پرداخت.

اهمیت دسترسی به اطلاعات مناسب

طراحی استراتژی راهنمای اصلی برندها در راستای بازاریابی موفق خواهد بود. این امر به ویژه در حوزه بازاریابی دیجیتال اهمیت فراوانی دارد. این بخش به دلیل پیوند نزدیک با فناوری دستخوش سریع ترین تغییرات ممکن است، بنابراین استفاده از اطلاعات دقیق بیش از هر زمان دیگری در این بخش اهمیت خود را نشان خواهد داد. نکته کلیدی در این بخش شروع کار از بنیان های اساسی کسب و کارمان است. این امر نیازمند شناخت دقیق برندمان خواهد بود. اگر ما شناخت مناسبی از برندمان نداشته باشیم، امکان طراحی استراتژی بازاریابی و به تبع آن خلق کمپین های بازاریابی تاثیرگذار را نخواهیم داشت.

مطلب مرتبط:راهکارهای زیرکانه بازاریابی دیجیتالی

شاخص های اصلی هر کسب و کار بیانگر ارزش های مرکزی اش است. شناخت دقیق این شاخص ها کمک فراوانی به ما در راستای ارزیابی وضعیت برند موردنظر در حوزه کاری اش می کند. اشتباه رایج برندها در این مرحله ارزیابی غیرواقعی از وضعیت شان است. در اینجا ما باید کاملا دقیق و صادق باشیم. در غیر این صورت امکان موفقیت ما در حوزه کسب و کار به شدت کاهش خواهد یافت. پس از بررسی شاخص های برندمان باید اهداف بازاریابی را تعریف کنیم. مشاهده پیوند میان شاخص های اصلی کسب و کار و اهداف بازاریابی امر دشواری نیست. در صورت پیگیری درست تکنیک مورد بحث در این بخش شانس ما برای کسب موفقیت دوچندان خواهد شد.

شناخت مخاطب و کانال های ارتباطی کارآمد

بهترین مزیت دسترسی به اطلاعات کاربردی امکان شناخت دقیق مخاطب هدف است. اغلب برندها به این نکته توجه ندارند، بنابراین بدون شناخت دقیق مخاطب هدف شان اقدام به تولید محتوای بازاریابی می کنند. وقتی ما مخاطب هدف مان را به خوبی مورد شناسایی قرار ندهیم، امکان جلب نظر وی به شدت کاهش خواهد یافت. دلیل اصلی اشتباه بسیاری از برندها تلقی فرآیند شناخت مخاطب به مثابه امری از پیش انجام شده است. به هر حال برندها در طول دوران فعالیت شان با مشتریان زیادی سر و کار داشته اند. نکته مهم در اینجا تفاوت میان مشتریان بالقوه برند ما و مخاطب هدف است. مخاطب هدف از نظر مفهومی شامل افرادی به جز مشتریان فعلی برندمان نیز می شود، بنابراین شناخت مخاطب هدف گامی ضروری در راستای جلب تعامل شان خواهد بود.

استفاده از اطلاعات کاربردی پیرامون مخاطب هدف موجب آگاهی دقیق ما از سلیقه آنها خواهد شد. همچنین کانال های ارتباطی مناسب نیز به طور خودکار شناسایی می شود. امروزه مخاطب هدف هر برند در پلتفرمی ویژه حضور دارد. به این ترتیب تلاش برای فعالیت در تمام شبکه های اجتماعی یا به عبارت بهتر کانال های ارتباطی امری اشتباه خواهد بود. نکته مهم در مورد شناخت درست مخاطب و کانال ارتباطی یافتن پیوند میان شاخص های اساسی برندمان و سلیقه مخاطب است. هنر برندهای موفق خلق استراتژی بازاریابی کارآمد از طریق پیوند میان این دو عامل است. بی تردید در ابتدا یافتن نقطه پیوند میان سلیقه مخاطب و شاخص های اساسی برندمان بسیار دشوار خواهد بود، با این حال تمرین و تکرار همیشه موجب پیشرفت ما می شود.

بهترین مثال در مورد تکنیک کنونی برند استارباکس است. آنها با استفاده از اپ رسمی شان اقدام به شناخت بهتر مخاطب می کنند. این امر از طریق گردآوری اطلاعات کاربران فعال در اپ استارباکس روی می دهد. به این ترتیب تیم بازاریابی این برند به خوبی از سلیقه مشتریان مناطق مختلف و ساعت های مورد علاقه آنها برای صرف قهوه آگاهی پیدا می کند. طراحی کمپین های بازاریابی براساس این اطلاعات موجب جلب توجه دامنه وسیع تری از مخاطب ها خواهد شد. امروزه انتظارات مخاطب از کمپین های بازاریابی و تبلیغات به شدت افزایش یافته است، بنابراین برند ما باید محتوای ارزشمندی برای مخاطب فراهم کند. این هدف بدون استفاده از اطلاعات کاربردی امکانپذیر نخواهد بود.

بی شک همه برندها دارای اپ رسمی نیستند، بنابراین باید راهکار دیگری برای گردآوری اطلاعات پیرامون مشتریان پیدا کرد. توصیه من در اینجا استفاده از سایت رسمی برند است. هر برندی دست کم یک سایت رسمی (صرف نظر از وبلاگ جانبی) برای خود دارد. ارزیابی ترافیک سایت رسمی برند فرصت خوبی برای شناخت مخاطب هدف و پیگیری سلیقه وی از طریق طراحی نظرسنجی های کاربردی فراهم خواهد کرد.

مطلب مرتبط: بهترین تکنیک های بازاریابی دیجیتال در سال 2019

هدف گذاری بر روی کلیدواژه ای درست

شناخت هدف مخاطب از جست وجو در دنیای آنلاین یکی از آرزوهای مشترک هر برندی است. اگر ما از محصول مورد علاقه مخاطب مان آگاهی داشته باشیم، امکان جلب نظر وی به صورت ساده تر فراهم می شود. امروزه اغلب افراد به کمک موتورهای جست وجو اقدام به گشت و گذار در اینترنت می کنند. گوگل از میان شمار بالای موتورهای جست وجو دارای بیشترین اعتبار ممکن است، بنابراین هدف اصلی برند ما باید ارزیابی وضعیت فعالیت کاربران در گوگل باشد. خوشبختانه گوگل در این زمینه ابزار کاربردی در اختیار برندها قرار داده است. این ابزار «کلیدواژه های تبلیغاتی گوگل» نام دارد. با استفاده از این ابزار امکان شناسایی کلیدواژه های مناسب برای کسب و کارمان فراهم می شود. نکته مهم درباره ابزار گوگل استفاده از آخرین نسل هوش مصنوعی در آن است. پس از ارائه اطلاعات مورد نیاز درباره برندمان به ابزار گوگل امکان مشاهده کلیدواژه های اساسی در حوزه کسب و کارمان فراهم می شود. به این ترتیب ما فرصت استفاده از کلیدواژه های محبوب و پرکاربرد را خواهیم داشت.

بدون شک استفاده از کلیدواژه ها در فرآیند تولید محتوای بازاریابی دیجیتال اهمیت بالایی دارد. علی رغم این اهمیت، کارشناس ها و برندها به ندرت اقدام به بیان چرایی اهمیت کلیدواژه ها می کنند. از نظر من بدون شناخت اهمیت کلیدواژه ها امکان استفاده مناسب از آنها فراهم نخواهد شد. توضیح اهمیت کلیدواژه ها در پیوند با فرآیند گشت و گذار کاربران در موتورهای جست وجو است. کاربران به هنگام جست وجو در گوگل عبارت یا کلمات مشخصی را مدنظر دارند. این کلمات از نقطه نظر بازاریابی کلیدواژه محسوب می شوند. اگر ما در محتوای بازاریابی مان از کلیدواژ ه های پرکاربرد استفاده کنیم، شانس مان برای جلب توجه دامنه وسیع تری از کاربران افزایش می یابد. حوزه مدیریت سئو به طور تخصصی در زمینه ارتقای کیفیت محتوای بازاریابی برندها با تاکید بر استفاده از کلیدواژه ها سازمان یافته است، بنابراین در صورت علاقه به یادگیری نکات کاربردی پیرامون کلیدواژه ها به مقالات آموزشی در زمینه مدیریت سئو مراجعه کنید.

بهینه سازی کمپین ها و سایت رسمی

استفاده از اطلاعات و تجربیات قبلی برای پیش بینی اتفاق های آینده یکی از تکنیک های کاربردی در حوزه بازاریابی محسوب می شود. نکته مهم در اینجا استفاده درست از اطلاعات قبلی برندمان است. متاسفانه بسیاری از تیم های بازاریابی اطلاعات قدیمی برندشان را حذف می کنند. این امر با ادعای عدم اعتبار اطلاعات قدیمی صورت می گیرد. از نظر من این اقدام کاملا اشتباه است. به عنوان مثال، اگر کمپین قبلی شما در توییتر موفقیت چندانی به ارمغان نیاورد، باید آن را یک داده معتبر قلمداد کرد. تلاش برای انتقال کمپین بازاریابی مان از توییتر به اینستاگرام یا فیس بوک گامی موثر در راستای استفاده درست از اطلاعات قبلی برندمان خواهد بود. بسیاری از برندها اطلاعات کاربردی در حوزه بازاریابی را امری عجیب و غریب تلقی می کنند. این اطلاعات از دل فعالیت روزمره برند حاصل می شود بنابراین توجه به فعالیت عادی برندمان امری ضروری خواهد بود.

یکی از نکات مهم در زمینه استفاده از اطلاعات برند تلاش برای بهینه سازی کمپین ها و سایت رسمی است. این امر تاثیرگذاری برندمان را به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد داد. بدون استفاده عملی از داده های برندمان امکان افزایش تاثیرگذاری آن وجود نخواهد داشت. به این ترتیب تمام تلاش های قبلی ما بی نتیجه خواهد ماند.

نمایش بازگشت سرمایه برندمان

امروزه اغلب برندها دارای سهامدارهای متعددی هستند. این امر الزام های مشخصی در زمینه فعالیت برندها ایجاد می کند. به هر حال سهامدارها علاقه مند به مشاهده نحوه تاثیرگذاری سرمایه شان بر روی کسب و کار برند ما هستند. توصیه من در این بخش نمایش فرآیند بازگشت سرمایه برند به سهامداران است. به این ترتیب اعتماد آنها به طور ویژه جلب خواهد شد. وقتی ما اعتماد سهامداران را داشته باشیم، امکان فعالیت تاثیرگذارتر فراهم می شود. اغلب برندها در زمینه دریافت بودجه مالی بیشتر با سهامداران به چالش می خورند. این امر ناشی از عدم اعتماد سهامدارها از فرآیند فعالیت برند و بازگشت سرمایه شان است. اطلاع رسانی دقیق به سهامدارها کلید موفقیت در پیشبرد اهداف مان خواهد بود.

مطلب مرتبط:چالش‌های بازاریابی دیجیتال

گفت وگو با سهامدارها همیشه نیازمند استفاده از اطلاعات دقیق در قالب نمودار است. بی شک سهامدارها کارشناس حرفه ای بازاریابی نیستند، بنابراین ما باید اطلاعات کاربردی و تخصصی را در قالبی ساده پیش روی آنها قرار دهیم. همراهی یکی از اعضای تیم بازاریابی به منظور توضیح دقیق نمودارها ضروری خواهد بود. در نهایت نیز باید به پرسش های سهامداران به طور کامل پاسخ داد.

امروزه بدون استفاده از اطلاعات کاربردی و دقیق امکان موفقیت در حوزه بازاریابی وجود ندارد. در صورت استفاده درست از اطلاعات پیرامون مخاطب هدف برند ما با سرعت هرچه بیشتری در مسیر موفقیت بازاریابی حرکت خواهد کرد. استفاده از تکنیک ها و توصیه های مورد بحث در این مقاله نقش موثری در بهبود وضعیت بازاریابی برندها خواهد داشت.