یکشنبه, ۱۱ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Sun, 1 Dec(12) 2024 /
           
فرصت امروز
هاروارد بیزینس به یک پرسش مهم پاسخ می دهد

چگونه برندهای جهانی توانایی رقابت در برابر رقبای محلی را دارند؟

5 سال پیش ( 1398/2/6 )
پدیدآورنده : اولیور رایت   پدیدآورنده : سونیا گوپتا   پدیدآورنده : علی آل علی  

به گمان بسیاری از افراد برندهای بزرگ و چندملیتی هیچ رقیب جدی در سراسر دنیا ندارند. اگرچه این فرض پیش زمینه های کمابیش درستی دارد، با این حال واقعیت به گونه دیگری است. برندهای بزرگ جهانی در بازار 1.2 تریلیون دلاری صنعت محصولات سریع مصرف (Consumer Pachaged Goods) به تازگی شاهد ظهور رقبای جدی در برخی از کشورها هستند. نکته جالب در مورد این خیز وقوع اش در کشورهای کمتر مورد انتشار مانند چین، اندونزی، هند و برزیل است. به این ترتیب تقریبا تمام برندهای بزرگ به خوبی زنگ خطر حضور قدرتمند برندهای کوچک و محلی را احساس می کنند. نمود بارز حضور پررنگ برندهای محلی از دست رفتن شمار قابل توجهی از مشتریان برندهای جهانی در طول سال های اخیر است. بدون تردید در چنین شرایطی هر کسب وکاری باید واکنشی درخور نسبت به تحولات داشته باشد. با این حال از نظر کارشناسی واکنش برندهای جهانی در برابر خیزش برندهای محلی چندان ساده نخواهد بود.

بازارهای کالاهای ضروری در طول چند دهه اخیر قلعه محکمی برای برندهای بزرگ در صنعت محصولات سریع مصرف مانند کولگیت، آوُن، آکسه و اولای بوده است. با این حال در طول سال های اخیر برندهای محلی به تدریج قلعه شرکت های بزرگ و چندملیتی را تسخیر کرده اند. در چین، اندونزی و هند چنین روندی با رشد سالیانه 9درصدی برندهای بزرگ در طول 10 سال گذشته شروع شد. برزیل نیز سالانه 3درصد رشد برندهای بزرگ و جهانی را در 10 سال اخیر به خود دید. با این حال همه این آمارهای امیدوارکننده با ظهور برندهای محلی معنای خود را از دست داده است. وضعیت برندهای بین المللی در کشورهایی نظیر چین و اندونزی بسیار اسفبار است. براساس مطالعه موسسه Accenture، در طول 10سال گذشته سه برند برتر جهانی در زمینه محصولات سریع مصرف بیش از 5درصد از سهم بازارشان در چهار کشور مذکور را از دست داده اند. نکته بسیار مهم درخصوص این روند رو به رشد برندهای جهانی توسعه وسایل ارتباطات جمعی، تبلیغات برندهای بزرگ و پیش بینی کارشناس ها پیرامون افزایش تقاضای بازارهای سنتی برای محصولات برندهای بزرگ است. به این ترتیب حتی افرادی که به تازگی از نظر مالی مستقل شده اند (این گروه تمایل بیشتری به خرید محصولات برندهای بزرگ نشان می دهد) نیز در برخی از موارد محصولات برندهای محلی را به برندهای بزرگ ترجیح می دهد.

برندهای رقبای محلی

در بازارهای چین، اندونزی، هند و برزیل برندهای کوچک و محلی بسیار قدرتمند هستند. توجه داشته باشید که در سال 2017، 75درصد از سه برندهای برتر در بازارهای مورد بررسی ما شامل برندهای کوچک و محلی بوده اند. به عنوان مثال، برندهایی نظیر وینی دئودورانت در هند یا برند بهداشتی چاندو تنها پس از پنج سال فعالیت رسمی به جمع 10 برند برتر کشورهای خود پیوسته اند. بدون تردید برندهای بزرگ برای رقابت موثرتر با رقبای محلی شان باید معنای چنین رشد سریعی را به خوبی درک کنند.

برندهای محلی که بر روی دامنه مشتریان محدودتری به نسبت برندهای بزرگ و جهانی تمرکز دارند، توانایی بهتری در درک مشکلات محلی مشتریان و ارائه محصولاتی هماهنگ با آنها دارند. در این زمینه برندهای جهانی انعطاف کمتری از خود نشان می دهند. دلیل آن نیز کاملا واضح است: چنین برندهایی هدف خود را طراحی محصولاتی برای جلب نظر دامنه وسیعی از مشتریان تعریف کرده اند. به علاوه، برندهای کوچک عملکرد بسیار بهتری در زمینه نظرخواهی از مشتریان و برقراری روابط عمیق با آنها به نمایش گذاشته اند. ماحصل چنین روابط نزدیکی با مشتریان اطلاعات بسیار ارزشمند برای برندها خواهد بود. به این ترتیب آنها از چنین اطلاعاتی بدون نیاز به پردازش بیشتر برای اطلاع از آخرین نیازهای مشتریان هدف شان استفاده می کنند. در اینجا توجه به یک نکته اساسی کاملا ضروری به نظر می رسد. تقریبا تمام برندهای جهانی دارای بخش های بزرگ و مجهز توسعه و تحقیقات هستند. با این حساب چرا آنها در زمینه جمع آوری اطلاعات مشتریان خود عملکردی همانند برندهای محلی ندارند؟ پاسخ این پرسش در ماهیت فعالیت بخش توسعه و تحقیق برندهای بزرگ است. وقتی ما با دامنه وسیعی از مشتریان هدف برای تعامل رو به رو هستیم، کیفیت کارمان افت خواهد داشت. این در حالی است که یک برند کوچک در زمینه تعامل با مشتریان خود بسیار راحت تر عمل می کند.

مطلب مرتبط: دلایل کامیابی برندهای برتر جهانی

مزیت دیگر شرکت های کوچک استفاده تاثیرگذارتر از شبکه های اجتماعی و فرآیندهای تعامل با مشتریان به منظور کسب نتایج دلخواه است. چنین برندهایی با مشکل مشترک بسیاری از برندهای بزرگ تحت عنوان «بحران اعتماد» مواجه نیستند. وقتی یک برند در مقیاس جهانی فعالیت دارد، به طور معمول مخاطب های هدف آنها درخواست تایید کیفیت محصول را خواهند داشت. این در حالی است که برای برندهای کوچک چنین تضمینی لازم نیست. در حقیقت، برندهای کوچک با تعامل مستقیم و نزدیک با مشتریان به گونه ای دیگر اعتماد آنها را جلب می کنند. همچنین مشتریان این برندهای به عنوان سفیرهای دائم شان به توسعه تضمین های کیفی محصولات می پردازند. درست به همین خاطر برای بسیاری از برندهای محلی کسب اعتبارنامه های بین المللی و تاییدیه سازمان های فراملی به عنوان دغدغه ای برای ترغیب مشتریان مطرح نیست.

به عنوان یک مثال جالب برای بحث مان برند وارداش (برندی کوچک اما رو به رشد در زمینه تولید محصولات آرایشی و بهداشتی بانوان) را در نظر بگیرید. این برند به طور اختصاصی در بازار اندونزی فعالیت دارد. مزیت اصلی برند وارداش توانایی بهتر در زمینه تشخیص نیازهای متنوع مشتریان هدفش در بازار اندونزی و پاسخگویی مناسب به آنهاست. پشت این توانایی خیره کننده شناخت بهینه آنها از مشتریان و تعامل نزدیک شان با هم نهفته است. به این ترتیب برند وارداش نه تنها به فکر نیازهای خانم های مسلمان اندونزی برای استفاده از لوازم آرایشی هماهنگ با مقررات دینی شان (تحت عنوان حلال) است، بلکه کیفیت بالا و سازگاری آنها با جنس پوست مردم اندونزی را نیز مدنظر دارد. بی شک بسیاری از برندهای بزرگ برای یافتن استانداردهای مطابق مقررات دینی مردم مسلمان اندونزی دچار مشکل خواهند شد. در زمینه بسته بندی و تبلیغات نیز برند وارداش عملکرد جالبی دارد.

به این ترتیب وارداش به طور حیرت انگیزی هم در مدارس اسلامی و هم در مدارس عادی اندونزی محصولات خود را برای فروش عرضه می کند. همچنین این برند دو نوع تبلیغات کاملا متفاوت نیز برای مردم کشورش تولید می کند. به این ترتیب ترکیب جمعیتی مسلمان این کشور نیز به خوبی با محصولات وارداش آشنایی خواهند یافت. بخشی از فعالیت برند وارداش مربوط به اطلاع رسانی و آگاهی بخشی پیرامون نکات آرایشی و بهداشتی است. به این ترتیب بسیاری از فروشندگان این برند با هدف آگاهی بخشی به نسل جوان دختران اندونزی ساعت های درس مخصوص خود را در مدارس مختلف این کشور دارند. محور اصلی این کلاس های آموزش نکات بهداشتی و شیوه درست استفاده از لوازم آرایشی است. یکی از بحث های همیشه جذاب مشاورهای برند وارداش در مدارس اسلامی آموزش روش های آرایش حلال و هماهنگ با قوانین اسلامی است.

در ابتدای راه، برند وارداش بودجه بسیار اندکی برای سرمایه گذاری بر روی بخش بازاریابی و افزایش شهرت برندش داشت. به همین دلیل رقابت با برندهای بزرگ و بین المللی بسیار دشوار می کرد. برگ برنده وارداش در این میان تعامل مستقیم با مشتریان بود. به این ترتیب آنها بسیار زودتر از برندهای بزرگ و جهانی نسبت به موج تازه نیازهای مشتریان مطلع می شدند. یک نمونه واضح در این بحث افزایش تقاضای بانوان اندونزیایی نسبت به لوازم آرایشی حلال است. در طول پنج سال گذشته برند وارداش به طور تامل برانگیزی نسبت به این نیاز روزافزون واکنش مثبت ارائه داده است. در طرف مقابل، برندهای بزرگ خیلی دیر متوجه این نیاز روزافزون شدند. به همین دلیل اکنون سهم بسیار ناچیزی از بازار لوازم آرایشی حلال اندونزی در اختیار برندهای بین المللی است. بدون تردید مشکل برندهای بزرگ در مواجهه با برند وارداش عدم توجه شان به تغییر سلیقه مشتریان نبود. بحث اصلی ریشه بسیار عمیق تری دارد. به این ترتیب برندهای بزرگ به دلیل ارزیابی وضعیت کلی بازارهای جهانی نسبت به تقاضاهای خرد با تاخیر اقدام می کنند. این امر موجب ایجاد فضایی عالی برای برندهای محلی به منظور سلطه بر فرصت های تازه می شود.

رقابت در محیط جدید کسب وکار برای برندهای بزرگ و بین المللی الزام های مهمی به همراه دارد. نخستین ضرورت بقا در رقابت با برندهای محلی انعطاف پذیری بیشتر است. همچنین در مرحله بعد تقویت توانایی برندهای بزرگ در زمینه تعامل نزدیک و شخصی با مشتریان هدف تعیین کننده خواهد بود. وقتی از تعامل نزدیک صحبت می کنیم، باید یک نکته بسیار مهم را مد نظر داشت: مشتریان هدف ما طیف وسیعی را شکل می دهند. به این ترتیب هر کدام از آنها دارای ویژگی های خاص خود هستند. اگر برای تعامل با آنها فقط به یک شیوه اکتفا کنیم، در حقیقت با سرعتی بالا به سوی شکست خواهیم رفت. اقدام معقول در این میان دسته بندی مشتریان هدف در قالب چند گروه مشخص است. به این ترتیب ما فرصت کافی برای بررسی ویژگی های منحصر به فرد هر گروه را خواهیم داشت. وقتی ویژگی های مشتریان مان را دقیق تر بررسی کنیم، توانایی تعامل نزدیک با آنها را به دست می آوریم.

تحقیقات ما و پروژه های مشتریان مان به توصیه کاربردی برای برندهای بزرگ به منظور رقابت بهتر با برندهای کوچک و محلی انجامیده است. در بخش بعدی مقاله به بررسی این سه توصیه خواهیم پرداخت.

افزودن برندهای کوچک و محلی به فرآیند کسب وکار و محصول مان همراه با پذیرش تاثیرگذاری آنها بر روی مشتریان

اگرچه بسیاری از افراد موفق در زمینه سرمایه گذاری بیشتر درآمد خود را مدیون فعالیت هوشمندانه برندهای بزرگ و جهانی هستند، اما در آینده ای نیازمند همکاری هرچه بیشتر با برندهای محلی در کنار برندهای بزرگ خواهند بود. در حقیقت دیگر همکاری صرف با برندهای کوچک پاسخگوی نیاز سرمایه گذارهای بزرگ نخواهد بود. نکته مهم درخصوص چنین همکاری در دورنمای پیش روی برندهای کوچک است. در بسیاری از مواقع برندهای محلی هیچ گاه به سراغ فعالیت در سطح بین المللی نخواهند رفت. با این حال به دلیل شناخت عالی از بازار هدف شان در عمل مسیر رقابت را بر روی برندهای بزرگ بسته اند. نتیجه اصلی این صحبت ها گرایش برندهای بزرگ و چندملیتی به ادغام برندهای محلی در شرکت های شان است. به این ترتیب علاوه بر حفظ جایگاه عالی شان از مزیت های برندهای محلی در بازارهای هدف برخوردار خواهند شد. همانطور که در بخش قبلی بیان شد، تلاش برندهای بزرگ برای ارائه محصولات هماهنگ با نیازهای محلی موفقیت چندانی به همراه نداشته است. به همین دلیل آنها به زودی به سراغ ادغام برندهای محلی در کسب وکارشان خواهند رفت.

به منظور موفقیت هرچه بیشتر همکاری برندهای بزرگ و شرکای محلی یک اقدام مهم ضروری خواهد بود. در حقیقت برندهای بزرگ با امکانات گسترده شان در بخش توسعه و تحقیقات را در اختیار برندهای محلی قرار دهند. به این ترتیب فرآیند شناخت این برندهای کوچک از مشتریان هدف شان بسیار دقیق تر دنبال خواهد شد. برندهای کوچک به دلیل تمرکز بر روی یک یا چند بازار محدود فرصت بسیار بیشتری برای مطالعه دقیق پیرامون آنها دارند. این در حالی است که برندهای بزرگ و جهانی بیشتر تمرکزشان بر روی شناخت ویژگی مشتریان در قالب هایی کلی است. بدون تردید تلاش برای تغییر جهت گیری برندهای بزرگ نیازمند صرف هزینه و زمان زیادی است. به همین دلیل توصیه اصلی ما در این بخش همکاری هرچه نزدیک تر با برندهای محلی است.

نمونه واضح چنین همکاری در مورد استراتژی کوکاکولا (فروش آب نارگیل گازدار) و اونیلِور (فروش کرم مرطوب کننده صورت حلال در هند) قابل بررسی است. وقتی کوکاکولا و اونیلور محصولات خود را معرفی کردند، هزینه بسیار زیادی برای بازاریابی و برندسازی اختصاص دادند. با این حال این دو غول دنیای کسب وکار به سرعت استراتژی شان را تغییر دادند. به این ترتیب آنها به سوی همکاری با برندهای محلی به منظور توسعه هرچه بهتر محصولات شان رفتند. در مورد اونیلور، برندهای محلی بازار هند به خوبی آنها را از لزوم طراحی محصولی هماهنگ با قوانین اسلامی آگاه ساختند. به همین خاطر آنها به سرعت در کنار سری تازه کرم های مرطوب کننده صورت شان از نسخه اسلامی نیز رونمایی کردند. شاید در نگاه نخست این اقدام چندان نوآورانه نباشد. حق با شماست، این اقدام به خوبی از سوی برندهای محلی صورت می گیرد. با این حال حضور یک برند بزرگ در بازاری محلی و پاسخگویی دقیق به نیازهای آنها امری کاملا تازه است. چنین اقدامی بدون همکاری با برندهای محلی هرگز اتفاق نمی افتاد.

برندهای بزرگ به منظور تداوم فعالیت در بازارهای محلی نیازمند دسترسی به اطلاعات دقیق پیرامون نیازهای تازه مشتریان هستند. همکاری با برندهای محلی به ساده ترین شیوه ممکن این مزیت را فراهم می آورد. البته در این میان باید سود مشخص و قابل توجهی هم برای برندهای محلی در نظر گرفت. در غیر این صورت آنها علاقه ای به همکاری نشان نخواهند داد.

هماهنگ سازی انتظارات از چرخه فعالیت و شکست برندمان

شعار بسیاری از برندهای بزرگ در طول چند دهه اخیر «ایجاد جلوه ای از برند برای طولانی مدت» بوده است. به این ترتیب در فرآیند برندسازی تلاش اصلی دست اندرکاران هر برند خلق جلوه ای جذاب برای مشتریان هدف در طولانی مدت بود. در چنین شرایطی با همکاری سرمایه گذارهای بزرگ این برندها موفق به ادامه فرآیند رشدشان و دستیابی به سودهای کلان شدند. وقتی بودجه این برندها افزایش یافت، پایداری شان در بازارهای جهانی هم بهبود پیدا کرد. به همین دلیل اکنون برندهای بزرگ دنیا اغلب بیش از دو دهه از تاسیس شان می گذرد (در مورد برخی از برندها حتی تا یک قرن). موفقیت در بازارهای بزرگ موجب افزایش سرمایه گذاری برندهای بزرگ بر روی بخش توسعه و تحقیقات به منظور کسب موفقیت های بیشتر شد. هدف اصلی از چنین کاری معمولا ارزیابی نقاط قوت و ضعف محصولات و بهبود کیفیت شان بود. به این ترتیب شمار مشتریان برندها در طول زمان افزایش بیشتری می یافت. البته بخشی از سود شرکت ها نیز صرف امور بازاریابی، تبلیغات و برندسازی می شد. در این حوزه تمرکز اصلی برندهای بزرگ افزایش آگاهی از برندشان در میان مشتریان بود. ضامن تداوم چنین سبکی از فعالیت برای برندهای بزرگ افزایش روزافزون شمار مشتریان بود. به این ترتیب در طول 30 سال اخیر کمتر تحولی در استراتژی کلی فعالیت غول های دنیای کسب وکار پدید آمده است. چنین امری بالطبع برندها را اندکی از نوآوری بسیار بزرگ و متحول کننده دور کرده است. شاید بیان بسیاری از کارشناس ها در زمینه غلبه محافظه کاری در دنیای کسب وکار بسیار درست باشد، چراکه اکنون دیگر خبری از معرفی مداوم محصولات جدید در بسیاری از بازارها نیست. بخش توسعه و تحقیقات برندهای بزرگ معمولا برای ارائه پیشنهاد محصولات تازه زمانی نزدیک به 18 الی 24 ماه نیاز دارند. وقتی فرآیند ایده پردازی شرکت های بزرگ طولانی می شود، نباید انتظار معرفی برندهای زیرشاخه جدید از آنها داشت. درست به همین دلیل در طول یک دهه اخیر ما شاهد معرفی برندهای تازه به عنوان زیرمجموعه شرکت های بزرگ نیستیم.

وضعیت شرکت های بزرگ که در سطر قبل بررسی شد، به هنگام مقایسه با اوضاع برندهای کوچک بیشتر جلب توجه می کند. چنین برندهایی به طور معمول سرعت بسیار بیشتری در معرفی محصولات تازه دارند. آنها همیشه آماده تحلیل سریع اطلاعات دریافتی از مشتریان به منظور بهبود وضعیت محصول شان یا طراحی نمونه تازه ای هستند. به علاوه در چند ماه اخیر روند جالبی از تاسیس برندهای زیرمجموعه در میان آنها مشاهده شده است. به این ترتیب یک برند محلی برای تولید نوع خاصی از محصولات (به عنوان مثال نمونه اسلامی لوازم آرایشی) یک برند زیرشاخه اختصاصی شکل می دهد. این امر به خوبی میزان اهمیت مشتریان برند مورد نظر در نگاه آنها را بیان خواهد کرد.

اجازه دهید به عنوان یک مثال عینی به بررسی وضعیت شرکت هندی پاتانجالی بپردازیم. این شرکت در زمینه تولید و فروش محصولات مورد نیاز مردم هند در سطح گسترده فعالیت دارد. زیرشاخه این شرکت در زمینه تولید خمیر دندان و سایر لوازم بهداشتی دانت کانتی نام دارد. برند دانت کانتی در سال 2011 فقط یک درصد از سهم کل بازار لوازم بهداشتی هند را در اختیار داشت. با این حال تا سال 2017 سهم آنها از بازار به بیش از 13درصد رسید. شاید برای یک ناظر بیرونی این رشد اگرچه حیرت انگیز اما بی خطر برای برندهای بزرگ باشد. با این حال همین سهم 13درصدی به سلطه برند بزرگ کولگیت بر بازار هند پایان داده است. وقتی به اهمیت کار برند دانت کانتی پی می بریم که وضعت بازار لوازم بهداشتی هند در 80 سال اخیر را بررسی کنیم. در طول 80 سال اخیر برند کولگیت به طور پیوسته در بازار هند سهم برتر را داشته است.

همچنین آنها در این سال ها همیشه بیشترین سود را از این بازار در آسیا دریافت می کردند. حضور برندی هندی به عنوان رقیب کولگیت تمام معادلات 80 سال اخیر را بر هم زده است. موفقیت شرکت پاتانجالی علاوه بر شناخت مناسب از مشتریان هندی مربوط به فعالیت های بازاریابی آنها نیز هست. به این ترتیب پاتانجالی مشارکت سازنده ای با کمپ های تمرین یوگا در سراسر هند (به عنوان ورزشی ارزان برای هندی ها به منظور حفظ سلامت جسمانی) داشته است. همچنین تاکید اصلی پاتانجالی در کمپین های بازاریابی و تبلیغاتی اش استفاده از محصولات هندی و استخدام وسیع کارکنان این کشور در کارخانه های خود است. به این ترتیب این برند در طول فقط پنج سال فعالیت در بازار هند موفق به غلبه بر رکورد 80 ساله یک برند بزرگ و جهانی شده است. بدون تردید بازار هند دارای محدودیت های فراوانی است. با این حال برند پاتانجالی در زمینه دریافت نظرات مشتریان از آخرین تکنولوژی های روز دنیا استفاده کرده است. حضور فعال در شبکه های اجتماعی برای قشر متوسط هند نکته جالبی است. همچنین در روستاها این برند از طریق تماس تلفنی یا حضور در مراکز بهداشتی به دریافت اطلاعات از مشتریانش می پردازد.

بی شک حضور متمرکز برندهای محلی برای پاسخگویی سریع به نیاز مشتریان شان برای مشتریان محلی بسیار امیدوارکننده است. برندهای بزرگ برای رقابت با چنین وضعیتی باید روحیه محافظه کارانه خود را ترک کنند. بدون تردید این کار برای برندای بزرگ بسیار دشوار خواهد بود. به عنوان مثال، کولگیت پس از 80 سال استراتژی واحد مقاومت زیادی در برابر تغییر نشان خواهد داد. با این حال اگر به دنبال موفقیت در بازارهای محلی هستیم، باید عادت های قبلی را ترک کنیم. نخستین تغییر مهم شرکت های بزرگ در این میان هماهنگ سازی انتظارات مشتریان از چرخه فعالیت برندشان است. به این ترتیب آنها باید اطلاع رسانی دقیق در مورد حضورشان در بازارهای محلی و همکاری با برندهای کوچک محلی داشته باشند. این امر به جلب اعتماد مشتریان کمک خواهد کرد. متاسفانه در بسیاری از بازارها شرکت های بزرگ با حضور برندهای محلی شکست های سنگینی خورده اند. به همین دلیل باید نمای کلی برندهای شان را در بازارهای محلی بازسازی کنند. عرضه محصولات هماهنگ با نیازهای منحصر به فرد مشتریان هر بازار مهم ترین اقدام در این میان خواهد بود. همچنین فرآیندهای بازاریابی و تبلیغاتی شرکت های بزرگ نیز باید در راستای نهادینه سازی چنین درکی ساماندهی شود. در غیر این صورت فرآیند منسجم بازیابی اعتماد مشتریان به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. به هر حال سخت ترین کار در دنیای کسب وکار جلب دوباره اعتماد از دست رفته مشتریان است. اگرچه این کار بسیار دشوار است، اما غیرممکن نخواهد بود. نخستین الزام در راستای شروع این فرآیند ایجاد انعطاف پذیری در شرکت هاست. بالطبع وقتی یک شرکت انعطاف پذیرتر عمل کند، عرصه برای برندهای زیرمجموعه اش نیز مهیا می شود. به این ترتیب کل آن مجموعه منعطف تر در برابر نیازهای روزافزون و متنوع مشتریان عمل خواهد کرد.

مطلب مرتبط: چگونه یک برند ماندگار داشته باشیم؟

ایده ها را دوباره در مرکز شرکت قرار دهید

برندهای بزرگ نیازمند نزدیک تر شدن به مشتریان محلی و تقویت تیم های شان به منظور تولید ایده های تازه هستند. در این زمینه برگ برنده آنها بودجه کلان است. بسیاری از برندهای محلی در عمل بودجه کافی برای بخش توسعه و تحقیقات ندارند. با این حال برندهای بزرگ به یمن موفقیت های چند دهه اخیرشان از بودجه مطلوبی برخوردار هستند. نکته مهم در این میان ضرورت تلاش هرچه بیشتر برندها برای تسریع فرآیند ایده پردازی است. شاید تا همین یک دهه پیش برندهای بزرگ بیش از یک سال برای ایده پردازی وقت داشتند. با این حال اکنون اوضاع کاملا متفاوت شده است. گاهی اوقات ما کمتر از یک هفته برای پردازش ایده های تازه وقت داریم. در غیر این صورت رقابت را به برندهای محلی واگذار خواهیم کرد.

گاهی اوقات فرآیند تقویت ایده پردازی شرکت های بزرگ از دل تکنیک M&A برمی خیزد. این تکنیک شامل ادغام شرکت های کوچک در شرکت های بزرگ است. به این ترتیب به جای تلاش برای تحقیق پیرامون بازارهای مختلف برندهای موفق محلی را به کار می گیریم. این امر در بسیاری از موارد برای برندهای بزرگ از نظر اقتصادی به صرفه تر است. دلیل آن نیز واضح است: برندهای محلی در عمل اطلاعات بیشتری پیرامون بازار مورد نظر در اختیار دارند. به عنوان مثال برند بزرگ اونیلور با ادغام برند Dollar Shave Club و J&J به خوبی خود را در سطح محلی تقویت کرده است. اگرچه خرید برندهای کوچک و محلی اقدامی مناسب برای برندهای بزرگ است، اما باید فکری به حال محصولات خود این برندها نیز کرد. به این ترتیب تقویت ایده پردازی به صورت سریع همچنان باید در دستور کار این برندها قرار گیرد.

در پایان، خبر خوب برای برندهای بزرگ وجود فرصت کافی به منظور تقویت جایگاه شان در بازارهای محلی است. در هر صورت آنها از شهرت بالایی برخوردار هستند. این امر در طول سال های متمادی فعالیت به دست آمده است، بنابراین با توجه به توصیه های این مقاله و بسیاری از مقالات مشابه امکان تغییر وضعیت کسب وکار برندهای بزرگ و جهانی وجود دارد. برندگان مسابقه کسب وکار در عصر جدید آنهایی هستند که تغییرات گسترده را در سریع ترین زمان ممکن شکل دهند.

منبع : hbr
برچسب ها : اصول کسب و کار
لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/FDNAGyea
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفرهکابینت و کمد دیواری اقساطی
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه