یکشنبه, ۱۱ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Sun, 1 Dec(12) 2024 /
           
فرصت امروز
فقط 9 درصد کارمندان علاقه مند به تصدی جایگاه مدیریتی هستند

مرگ تدریجی حوزه مدیریت

5 سال پیش ( 1398/7/29 )
پدیدآورنده : آدام گیل   پدیدآورنده : علی آل علی   پدیدآورنده : مدیریت  

حوزه کسب و کار همیشه براساس الگوی سلسله مراتبی مدیریت اداره شده است. در این الگو به شکل یک هرم رتبه و جایگاه مدیران افزایش پیدا می کند. با افزایش جایگاه علاوه بر کاهش تعداد مدیران، میزان تخصص و مهارت شان نیز افزایش می یابد. به این ترتیب مدیرعامل شرکت فردی کاملا ماهر و متخصص از میان طیف مدیریتی بالای سازمان است. این امر توانایی مناسب وی در زمینه مدیریت بهینه کسب و کار را تضمین می کند.

براساس الگوی سنتی تمام کارهای سطح پایین و نیازمند رسیدگی نه چندان مبتنی بر مهارت بالا از سوی مدیران میانی انجام می شود. درست به همین خاطر تعداد مدیران میانی بسیار بیشتر از سایرین است. این امر به برندها امکان مدیریت بهینه و سرعت بخشی به امور را می دهد. توسعه فناوری های خودکار و به طور مشخص هوش مصنوعی تاثیر مهمی در فرآیند فعالیت مدیران میانی داشته است. بر این اساس بسیاری از وظایف آنها از سوی روبات های هوشمند و نرم افزارهای دارای هوش مصنوعی دنبال می شود. این امر بسیاری از امور مدیریتی خرد را به طور خودکار ساماندهی خواهد کرد، بنابراین دیگر نیازی به فعالیت مدیران میانی پرتعداد برای پیشبرد کارهای شرکت نخواهد بود. این امر یکی از مهم ترین تغییرات حوزه مدیریت در طول یک دهه اخیر است. البته ظهور نسل جدید هوش مصنوعی در طول یکی دو سال اخیر بر سرعت این فرآیند به نحو مشخصی افزوده است.

مرگ تدریجی حوزه مدیریت

نکته جالب در مورد افول و به اصطلاح مرگ حوزه مدیریت ماهیتی کاملا غیرفناوری و ابزاری دارد. براساس مطالعه موسسه BCG میزان علاقه کارمندان در انگلستان برای تصدی مقام مدیریتی در شرکت های مختلف فقط 9درصد است. به عبارت دیگر، 91درصد از کارمندان علاقه ای به تصدی مقام مدیریتی ندارند. این امر به معنای چشم پوشی کارمندان از مزایای موقعیتی و مالی مدیریت نیز هست. بی شک این امر تعجب بسیاری از کارشناس ها و حتی مردم عادی را در پی دارد. به راستی چه تحولی موجب این میزان از دلسردی از حوزه مدیریت شده است؟

بدون شک امکان تفسیر این میزان از بی میلی به تصدی حوزه مدیریت براساس بی هدفی یا سایر مفاهیم کلیشه ای در مورد نسل جوان نباید تفسیر کرد. این اتفاق دارای ریشه های بسیار عمیق تری است. به هر حال هر کارمندی علاقه مند به رشد و ترقی در ساختار سازمانی است. همچنین امکان تفسیر این موضوع براساس دشواری های بیش از حد ساختار سازمانی شرکت ها برای ارتقای جایگاه کارمندان به حوزه مدیریت وجود ندارد. امروزه شرایط ارتقای شغلی در شرکت های مختلف، به ویژه در کشورهای صنعتی، بیش از هر زمان دیگری است. از سوی دیگر کارمندان نیز دارای ویژگی ها و مهارت های کاربردی بسیار زیادی هستند، بنابراین مشکل فعلی از ناحیه این حوزه ها نیست.

مطلب مرتبط: جایگاه مدیریت در کسب و کار

در مطالعه موسسه BCG که شامل بررسی و مصاحبه با 5 هزار مدیر و کارمند در پنج کشور مختلف جهان بود، 80درصد از مدیران به دشوارتر شدن فرآیند کارشان در طول سال های اخیر اشاره داشتند. نکته جالب اینکه در آمریکا و کانادا سه چهارم مدیران مورد نظر به عدم تمایل به انتخاب دوباره موقعیت فعلی شان در صورت بازگشت به دوران جوانی اشاره کرده اند. در میان بیان دلایل ناامیدی از فعالیت به عنوان مدیر یک مجموعه نفرت دیگران از مدیران نقش نسبتا جالبی ایفا می کند. به این ترتیب حتی در شرکت های بزرگ نیز کارمندان با مدیران رابطه بسیار خوبی ندارند.

از نظر من دلیل اصلی بی میلی کارمندان امروزی به تصدی حوزه های مدیریتی باید در توسعه روزافزون هوش مصنوعی و بالطبع افزایش سطح انتظارات از مدیران جست وجو شود. داستان وضعیت کارمندان در اینجا کاملا مشخص است. بر این اساس توسعه هوش مصنوعی هر روز تاثیر بیشتری بر حوزه کسب و کار می گذارد. این امر انتظارات از کارمندان و مدیران را روز به روز افزایش خواهد داد. در نتیجه فشارهای بیشتری بر آنها وارد می شود. کارمندان به دلیل افزایش فشارهای حیطه وظیفه شان هیچ گاه به استاندارد مطلوب و موردنظر شرکت ها نخواهند رسید. دلیل این امر کاملا مشخص است: فعالیت بی عیب و نقص سیستم های دارای هوش مصنوعی. به همین خاطر پس از گذشت زمانی اندک کل فضای کاری بدل به کارمندانی میان رده خواهد شد. در این بین کارمندان پذیرش مدیریت سیستم های هوش مصنوعی را به تصدی شخصی این موقعیت ترجیح خواهند داد.

بدون شک بسیاری از افراد فعالیت تحت مدیریت یک کارآفرین یا رئیس ضعیف را داشته اند. این امر یکی دیگر از دلایل فرار از تصدی حوزه مدیریت است. به این ترتیب فضا برای ارتقای کارمندان به سطح مدیریت کاهش مساعد نخواهد شد. این امر ربطی به موضوعات و چالش های احتمالی مورد بحث در ابتدای مقاله ندارد. به همین خاطر باید به شیوه ای کاملا متفاوت و براساس تحلیل اخیر به ماجرا نگاه کنیم.

کارمندان در ادامه مسیر مشکلات بسیار بیشتری در پیش خواهند داشت. این امر توجه و درک بیشتر شرکت ها را طلب می کند. در غیر این صورت به زودی با مشکلات بسیار بیشتر و حادتری در زمینه یافتن مدیران مناسب مواجه خواهند شد.

منبع : managementtoday
برچسب ها : اصول کسب و کار
لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/vVjf1gzw
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
خرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفرهکابینت و کمد دیواری اقساطی
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه