این جمله را هر روز صدمرتبه تکرار کن: من می توانم. این جمله تاکیدی مثبت می تواند نگاه تو را به کسب و کار تغییر دهد. باورمندی انسان ها آغاز موفقیت های شگفت انگیز است. بسیاری از افراد، از درک توانمندی ناتوان هستند و براساس باورهای اشتباه خود را ناتوان می پندارند اما اگر تو قصد داری به موفقیت و ثروت برسی نخستین و مهم ترین گام ، باور زیبای تو به جهان، به هستی، به انسان و به خودت است تا بدانی که تو بهتر از هر کس و هر چیز هستی. آنگاه برای رسیدن به موفقیت سخت ترین راه ها را به راحتی و آسانی می پیمایی و غرولند هم نمی کنی.
مثال ساده باورمندی می تواند ریسمان نازکی باشد که بر گردن فیل ها بسته شده است. فیل با آن قدرت زیاد و جثه عظیمش با یک تکان می تواند این ریسمان را از گردنش باز کند اما عموما این کار را نمی کند زیرا از زمانی که به دنیا آمده این ریسمان را بر گردنش دیده و آن را مانعی برای رسیدن به اهدافش می دانست. بنابراین با چند بار تلاش در دوران کودکی این باور در ذهنش شکل گرفت که او نمی تواند از این بند و ریسمان رهایی یابد در صورتی که واقعیت چیز دیگری است.
همه ما یک ریسمان از باورها بر گردن داریم و تصور می کنیم که نمی توانیم موفق شویم و همین عامل بزرگی برای موفق نشدن ما است. از کودکی به ما گفتند که پول درآوردن سخت است و ما بدون اینکه خودمان تجربه کنیم باور کردیم که پول درآوردن کار دشواری است. یا این روزها خانواده ها می گویند کار پیدا کردن بسیار سخت است در صورتی که چنین نیست و واقعیت نشان داده کسانی که اهل کار کردن هستند به راحتی وارد بازار کسب و کار شده اند.
همین طور به ما تلقین کردند که کسانی که در کسب و کار موفق هستند به یک جایی وصل هستند و هر وقت شرکتی در سطح ملی یا بین المللی موفق می شود می گویند این شرکت مال فلانی است. در صورتی که این طور نیست، اما ما براساس باورهای غلط این حرف ها را قبول می کنیم زیرا به ما بهانه می دهد تا مسئولیت کم کاری یا بی کاری یا پول در نیاوردن را به دیگران نسبت بدهیم.
تو برای موفقیت در کسب و کار باید روی باورهایت کار کنی. اول باید باورهای فقیرانه را از ذهنت پاک کنی و دوم باورهای مثبت ثروتمندانه را وارد ذهنت کنی. ذهن خیلی از افراد پر از باورهای غلط درباره کسب و کار است. تا تو لب به سخن باز می کنی صد نفر اظهار نظر می کنند که مگر می شود مگر امکان دارد؟ می دانی گرفتن مجوز چقدر سخت است؟ می دانی راه اندازی و بهره برداری چقدر کار دشواری است؟ می دانی در ایران کار کردن صدها برابر سخت تر از کشورهای دیگر است؟ می دانی تا موفق و ثروتمند بشوی شرکت را از تو می گیرند؟ می دانی بازاریابی و فروش در بازار ایران چه کار دشواری است؟ می دانی دولت هیچ اهمیتی به کسب و کار و تولید تو نمی دهد؟ همه این حرف ها از یک باور غلط درمی آید و تو برای اینکه اثبات کنی که می توانی در همین شرایط و موقعیت موفق شوی باید دست روی زانویت بگذاری و بلند شوی و نخستین گام را برای راه اندازی و شروع کسب و کارت برداری.
تو زمانی که باورهای اشتباه را از ذهنت پاک کردی با یک ذهن آرام روبه رو می شوی که در خلأ نیاز به یک سری باورهای دیگر دارد که تو باورهای مثبت را در آن جایگزین می کنی. آن وقت باور درونی ات هر روز به تو می گوید بازار ایران عجب بازار خوب و پولسازی است. چقدر کار کردن در ایران راحت است. چقدر بازار تقاضا برای کالاهای تولیدی من وجود دارد. چقدر زود دارم پولدار می شوم. چقدر نیروهای خوبی در ایران وجود دارد. و همین باورهای مثبت به تو انگیزه می دهد تا با دل و جان برای موفقیت گام برداری و امیدوارانه قله های موفقیت را یکی پس از دیگری فتح کنی.
نسخه های ذهنی ات را تغییر بده تا بتوانی به راحتی کسب و کارت را راه اندازی کنی. هیچ وقت به ما یاد ندادند که روی باورهای مان کار کنیم و بدانیم که اگر روزی صد بار در دل مان بگوییم من می توانم، این توانستن در عالم واقعیت محقق می شود، چنانکه برای بسیاری از افراد شد. بسیاری از افراد در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با تمرکز بر توانمندی درونی خود توانستند به رویاهای خود جامه عمل بپوشانند و قله های موفقیت را فتح کنند.
انسان ها هیچ تفاوتی با هم ندارند؛ تنها قدرت نیروی درونی انسان ها را در عالم ماده از هم متمایز می کند وگرنه خداوند همه ما را یکسان و یک شکل آفریده است. اینکه برخی موفق می شوند و برخی موفق نمی شوند ناشی از باورهای ذهنی است.