یکشنبه, ۱۱ آذر(۹) ۱۴۰۳ / Sun, 1 Dec(12) 2024 /
           
فرصت امروز

خاله شهین خانم هر بار که به خونه می اومد یه خبر تازه داشت. این بار هم خیلی هیجان زده بود و هنوز مامان جلوش ننشسته بود که گفت: خواهرجون حیف حیف حیف. مامان تعجب کرد و گفت: چی چی حیف؟ خاله شهین لبخند تلخی زد و گفت: عمر رو می گم خواهرجان مثل برق و باد داره می گذره. آدم اگه 100سال نمیره چه چیزایی که نمی بینه. مامان مهین خندید و گفت: باز چی شده شهین؟ داری شلوغ می کنی. خاله شهین جاشو روی مبل عوض کرد و به مامان نزدیک تر شد و تبلت خودشو از کیف دستی درآورد و گفت: بیا و ببین. مردم دارند چه کارایی می کنند اون وقت بچه های من و تو مدام دارند غر می زنند که کار نیست.

مامان بلند شد و گفت بذار عینکمو بیارم الان میام. خاله شهین بدون توجه به حرف مامان ادامه داد. نمی دونم چرا بچه های ما خوششون نمیاد کار کنند. قدیما یادته خواهرجون همین عباس داداش کوچک ما تموم تابستان تو مغازه حاج کریم کار می کرد الان فتانه لیسانس هم گرفته امیرحسین فوق لیسانس داره باز تو خونه نشستند و منتظرند یکی بیاد دنبال اونا و به کار دعوتشون کنه.


مامان مهین که عینک رو به چشمش زده بود، گفت: خوب شهین جان. این قدر سخت نگیر. حالا چی رو می خواستی نشونم بدی. خاله شهین با لپ  تاپ صفحه ای رو نشون مامان داد و گفت: ببین این یه سایت است که مستانه دختر فهیمه خانم راه انداخته. مامان سرش رو بلند کرد و گفت: مگه سایت راه انداختن خیلی مهمه؟

خاله شهین روبه روی مامان نشست و گفت: نه دیگه این الان یه سایت نیست. بهش می گن استارتاپ. مامان عینک را از روی چشمش برداشت و با تعجب گفت: چی؟! خاله شهین دوباره گفت: استارتاپ. یعنی کسب و کاری که به سرعت رشد می کنه. مامان به خاله شهین میوه ها رو تعارف کرد و گفت: حالا این استارتاپ چی کار می کنه. خاله شهین با دستمال عرق های صورتش را پاک کرد و گفت: خشکشویی! ! مامان با لب و دهان و چشم و ابرو از خاله پرسید که یعنی چی؟

خاله شهین قیافه ای به خودش گرفت و گفت: یعنی اینکه مستانه با دوستاش رفتند و با چند تا خشکشویی قرارداد بستند و به مردم هم اعلام کردند که دیگه خودشون نرن خشکشویی بلکه به اینا اعلام کنند پیک اینا می ره دم منزل و لباس ها رو برای اتو و خشکشویی تحویل می گیره و بعد تحویل میده. مامان مهین که تازه متوجه موضوع شده بود حدقه چشماش بزرگ تر شد و گفت: آفرین آفرین. یعنی اینکه اینها واسطه شدند بین مردم و خشکشویی و بابت این کار یه درصدی حق الزحمه می گیرند.

خاله شهین در حالی  که داشت خیار پوست می کند، گفت: بله کاملا درسته. حالا این مستانه 50 کیلو نمی شه. امیرحسین ما 120 کیلو شده هنوز تو خونه نشسته داره پلی استیشن بازی می کنه. مامان در حالی  که داشت فکر می کرد، گفت: خوب حتما مستانه یه راهنما داشت. باباش، دایی هاش خلاصه یکی راهنمایی اش کرده و این به اصطلاح استارتاپ رو راه انداخته. خاله شهین کمی جابه جا شد و گفت: خلاصه خواهرجون می خواستم بهت اطلاع بدم که بچه های من و تو دست رو دست گذاشتند که دولت بهشون کار بده. اولا اینکه کار دولتی این روزها وجود نداره ثانیا تو کارمندی که پول نیست.

مامان مهین در حالی  که لبخندی به لب داشت، گفت: شهین جون خیلی خوب شد که اومدی و اینها رو نشونم دادی من یه ایده دارم که اگه موافق باشی من و تو بچه ها با هم اونو راه می اندازیم. خاله شهین با تعجب پرسید؟ ایده؟! آفرین چه خوب. چه ایده ای؟ مامان مهین در حالی  که به سمت آشپزخونه می رفت، گفت: بیا اینجا بهت بگم.

کارشناس فروش

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/DuhKXOvp
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
قیمت ورق گالوانیزهخرید از چینخرید فالوور فیکدوره رایگان Network+MEXCتبلیغات در گوگلقصه صوتیریل جرثقیلخرید لایک اینستاگرامواردات و صادرات تجارتگرامچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانکمک به خیریهسریال ازازیللوازم یدکی تویوتاماشین ظرفشویی بوشآژانس تبلیغاتیتعمیرگاه فیکس تکنیکتور سنگاپورتولید کننده پالت پلاستیکیهارد باکستالار ختمبهترین آزمون ساز آنلایننرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکیقرص لاغری پلاتینirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامگیفت کارت استیم اوکراینمحصول ارگانیکبهترین وکیل شیرازخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلقیمت ملک در قبرس شمالیچوب پلاستضد یخ پارس سهندخرید آیفون 15 پرو مکسمشاور مالیاتیقیمت تترمشاوره منابع انسانیخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختاکستریم VXدانلود آهنگ جدیدلمبهخرید جم فری فایرتخت خواب دو نفرهکابینت و کمد دیواری اقساطی
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه