واقعیت این است كه در فضای رقابتی، بقا و رشد شركت ها مستلزم داشتن مزیت رقابتی است و رویكردی كه می تواند برای سازمان ها مزیت رقابتی خلق كند، استراتژی است. به نظر می رسد كه در چنین گذاری از فضای كم رقابت به فضای پررقابت، از فضاهای كم چالش به فضای پرچالش، انجام بحثی راجع به استراتژی در محیط كشور مفید خواهدبود.
با نگاهی دقیق به استراتژی شرکت ها به این نکته پی خواهید برد که اکثر آنها روشی تقریباً مشابه را پیاده می کنند. این امر خود می تواند باعث رشد و ترقی باشد. شما نیاز دارید بدانید از استراتژی هایی که به صورت عمومی تعریف و ارائه شده اند کدام ها در وضعیت های مختلف سازمان، مناسب تر بوده تا به کار گرفته شوند.
استراتژی سنجیده، محرک لازم را برای موفقیت تجاری فراهم می کند؛ درحالی که استراتژی ضعیف یا فکر نشده ممکن است باعث خروج شرکت از مسیر موفقیت شود. به همین خاطر شناخت آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این رابطه توجه به این نکته ضروری است که توسعه بر مبنای هر کدام از الگو های موجود، بدون توجه و در اختیار گرفتن یک فرآیند برنامه ریزی شده و مدیریت شده امری محال و غیر ممکن است.
در تعریف کوتاه استراتژی ابزاری است که شرکت به وسیله آن به هدف های بلند مدت خود دست می یابد. بهبود های کوچک شرکت باعث بالارفتن روحیه افراد می شود. درواقع مشاهده اینکه وضعیت شرکت نسبت به ماه یا حتی هفته گذشته تغییر کرده است، باعث خواهد شد انگیزه تلاش بیشتر در همگان ایجاد شود که خود گامی مثبت برای شرکت است.
ایده
استراتژی کسب و کار از طریق یک مدل کسب و کار و توسط مدیریت کسب و کار اجرا، ابلاغ و در نهایت آزمایش و ارزیابی می شود. به علاوه، به جرات می توان گفت مدل کسب و کار، قلب طرح کسب و کار شرکت است. طرح کسب و کار چگونگی اجرای استراتژی و مدل کسب و کار، عوامل مثبت یا منفی تأثیرگذار بر عملکرد کسب و کار و نتایج اجرای مدل کسب و کار در عملکرد مالی و وضعیت مالی شرکت را در سال های آینده با جزییات و عمق بیشتری توضیح می دهد.
یکی از مواردی که باعث ناامیدی مدیران می شود، عدم پیشرفت مناسب شرکت است. علت این امر همواره به خاطر غفلت یا کم کاری نبوده و در برخی موارد حتی اگر تمامی کارها با دقت عمل بالایی انجام گرفته باشند، بازهم نمی توان شاهد پیشرفت قابل ملاحظه ای بود. به همین خاطر بهتر است روش کار خود را تغییر دهید.
برای مثال ممکن است بلندپردازی ها باعث شود نتوانید در کوتاه مدت تغییری را حس کنید. البته این مورد ممکن است کم اهمیت جلوه کند زیرا شما می دانید که در مسیر پیشرفت قرار دارید، حال دیگر چه تفاوتی می کند که نتایج آن دقیقا کی حاصل شود. این تصور تا حدی درست است اما فراموش نکنید که شرکت برای بقای خود نمی تواند تنها به برنامه های بلندمدت اکتفا کند.
درواقع شما برای بقا در بازار نیاز دارید که همواره پیشرفت کنید و ممکن است ترقی فوق العاده چند سال آینده شما به علت آنکه رقبا به غولی در عرصه ای که فعالیت می کنید تبدیل شده اند، دیگر برای شما نتایجی را که انتظار داشته اید به همراه نداشته باشد. به همین خاطر لازم است در کنار طرح های اصلی و بزرگ خود، همواره به فکر پیشرفت های هرچند کوچک برای شرکت خود باشید.
آنچه در عمل باید انجام دهید
- یکی از استراتژی های مناسب خصوصاً برای شرکت های کوچکی که بودجه خوبی در اختیار دارند، می تواند به دست آوردن مزیت رقابتی، با استفاده از استراتژی تملک باشد. این استراتژی خرید یک شرکت دیگر یا یک یا چند خط تولید آن شرکت را شامل می شود. برای مثال، یک خرده فروشی که در سمت شرق شهر فروشگاه دارد، می تواند با خرید یک فروشگاه دیگر در سمت مرکز شهر، فعالیت های خود را گسترش دهد.
- بهبود های کوچک خود را در کنار برنامه ها و طرح های اصلی خود قرار دهید تا با اینکار همواره توان رقابت با سایرین را داشته باشید و از بازار خود عقب نمانید.