مدیر یک مجموعه یا بخش جدید شدن میتواند اتفاق هیجان انگیزی در زندگی شغلی هر مدیر باشد. توجه به انتظارات و معیارهای کاری شرکت جدید بسیار مهم است. قبل از اینکه به دعوت به همکاری پاسخ مثبت دهید، به همه جنبههای کار در آن شرکت فکر کنید. ممکن است انتظارات آنها فراتر از توان شما باشد. در واقع قبل از اینکه پاسخ مثبت نهایی را برای همکاری بدهید لازم است با مجموعه آشنا شده و چند سوال از خود بپرسید. گزارش زیر در همین رابطه تنظیم شده است.
چه انتظاراتی از من دارند؟
دانستن حداقل و حداکثر انتظارات برای منصوبشدن به شغل ضروری است. منظور از انتظارات، هم رسیدن به اهداف شغلی رسمی مجموعه و هم نیازهای بخش ویژه تحت مدیریت شماست که ملموستر است. باید بدانید که دغدغههای مدیرکل سازمان در این مجموعه چیست؟ چگونه میتوانید به او کمک کنید؟ قادر به حل کدام نوع از مسائل سازمانی هستید؟
همه اینها تکههای پازلی هستند که شما باید آنها را کنار هم بچینید. شما قصد دارید متوجه شوید چه ارزشهایی باعث شده کارکنان شرکت یا سازمان موردنظر شما دورهم جمع شده و برای نیل به هدف تلاش کنند. درصورتیکه در پاسخ به این پرسش مواردی مانند خدمت به مشتریان مطرح شود، یکی از گزینههای ایدهآل را پیشرو خواهید داشت.
نقش من در سازمان چیست؟
این نقش ممکن است در سازمانهای کوچکتر پررنگتر و در سازمانهای بزرگتر کمتر مشهود باشد. وظایف در سازمانهای بزرگتر میتواند پیچیدهتر باشد. پس بهتر است بدانید که دقیقا در کجای سازمان قرار دارید تا بهتر قادر به درک وظایف خود باشید. با بیانیه ماموریت سازمان، با چشمانداز و اهداف هر بخش آشنا شوید. در نهایت شما به درک موارد زیر نیاز دارید: به چه بازاری خدمت میرسانید؟ شرکت شما از چه طریق کسب درآمد میکند؟ و نقش شما چه کمکی به آنها میکند؟ شفاف بودن و صراحت در مورد اینکه واقعا به دنبال چه هستید، بهویژه برای افرادی که بسیار توانا هستند، کار سختی است. نکته مهم آن است که نیازها و تواناییهای درونیتان را همواره در نظر داشته باشید. نحوه سنجش میزان موفقیت خود را بشناسید، چون موفقیت امری شخصی و چند بعدی است و هر شخصی تعریف خاصی از موفقیت دارد، وقتی بدانید چه میخواهید، آنگاه دست یافتن به آن آسانتر خواهد بود.
آیا اهداف زیردستان من مشخص است؟
آیا اهداف مشخص، قابل سنجش و منطقی برای زیردستانم تعریف شده است یا خیر؟ آیا آنها بهطور کامل از آن مطلع هستند؟ اهداف یکپارچه استانداردهای لازم را برای مدیریتتان فراهم میکند. همچنین استانداردهای قابل سنجش حقیقتا به کمک مدیران تازهوارد خواهد آمد. نبود این استانداردها برای مدیر سردرگمی ایجاد میکند. آیا کارمندانم را بهعنوان اشخاصی منحصر بهفرد و نه صرفا بهعنوان زیردست میبینم؟ بهطور مختصر آیا به این آگاه هستید که آنها با چه چیزهایی برانگیخته یا ناامید میشوند؟ توجه به کارمندان و روشنساختن اهداف برای آنها باید یکی از مهمترین مبناهای فکری هر مدیر باشد.
آداب و روشهای موردپسند شرکت شما چیست؟
اگر از جمله افرادی هستید که خواستار شغلی با انعطاف در میزان و نوع ساعت کاری هستند یا اگر دوست دارید فعالیتهای خود را از منزل مدیریت کنید، بد نیست این پرسش را مدنظر داشته باشید. با طرح این سوال در همان مرحله اول و پس از آشنایی با جو سازمان، میتوانید دیدی از آنچه باید در طول روز انجام دهید یا حتی نحوه لباس پوشیدن خود در محل کار بهدست آورید.
وضعیت اختیار و قدرت من در این شرکت چگونه است؟
ممکن است اکنون جواب این سوال را ندانید، اما نیاز دارید که در مورد این مسئله کمی فکر کنید.
هر مدیری برای خود سبک مدیریتی خاص خود را دارد، درست مانند شخصیت هر فرد که هر شخص شخصیت مختص به خود را دارد. در هر مجموعهای که کار کنید، در نهایت، سبک مدیریتی را انتخاب میکنید که با روحیات شما همخوانی داشته باشد. بنابراین قبل از پذیرش شغل حتما از وضعیت اختیاراتی که دارید مطمئن شوید تا به ناچار زیر بار سبکی که با اهداف و روحیات شما هماهنگی ندارد، نروید.
آیا از حمایت منابع انسانی شرکتم آگاه هستم؟
شرکتها از نظر اندازه و پیچیدگی عملیات منابع انسانی با یکدیگر متفاوتند، منابع انسانی هر سازمان را میتوان منابعی بکر و ارزشمند دانست. هنگامی که موقعیتهای مدیریتی مختلف ایجاد میشود، مدیریت منابع انسانی از نظر فرصتهای آموزشی و مشاوره میتواند مثمرثمر باشد. مدیر مجموعهای جدید شدن میتواند پر استرس و هم سرشار از موفقیتهای آتی باشد. لازم به یادآوری دوباره است که پیدا کردن پاسخ پرسشهای بالا میتواند در روند موفقیت شما بسیار تاثیرگذار باشد. بنابراین پیش از قبول همکاری، تمام جوانب را سنجیده و با شرایط کار در مجموعه و نحوه مدیریت و معیارها آشنایی کامل پیدا کنید تا بتوانید انتظارات را برآورده سازید.