رکود خودرو نه به خاطر کمپین تبلیغاتی به راه افتاده است که به دلیل دو موضوع بیتوجهی به نیاز مردم و حضور رقبای خارجی است. هرچند این کمپین مردم را به نخریدن خودروی داخلی تشویق میکند، اما ورود خودروهای خارجی که اغلب چینی و کرهای هستند به مردم امکان انتخاب داده است و در نتیجه آنها به سمت خرید این خودروها رفتهاند. کمپین مورد بحث بیاثر نیست. اثرات این کمپین در طولانیمدت میتواند مخرب و اثرگذار باشد. چنین کمپینی جای سوال دارد که چرا درست در زمانی که خارجیها قصد ورود به کشور و ارائه کالاهایشان را دارند، ایجاد میشود؟
! این کمپین به نظر میآید که هدفمند و به ظاهر طرفدار مردم است. چرا تاکنون چنین کمپینی راه نیفتاده است. سالهاست که بحث کیفیت و قیمت خودروها داغ است، اما چرا تاکنون کمپین نخریدن خودرو راه نیفتاده است. چنین کمپینی در شرایط فعلی فضای متفاوتی را القا میکند که نه به سمت ارتقای تولید ایرانی که در جهت تخریب و دور زدن تولیدات داخلی بیشتر پیش میرود. کسانی که معتقدند تاکنون فضای انتخاب نبوده و اکنون این شرایط ایجاد شده حرف درستی نمیزنند. سالهاست که خودروهای چینی و کرهای در کشور ما عرضه میشود و اینگونه نیست که حق انتخابی تاکنون برای مردم فراهم نبوده است. در هر حال این کمپین، کمپینی مردمی نیست و هدف و شرارت تجاری را دنبال میکند.
افزایش کیفیت با چنین کمپینهایی ایجاد نمیشود. هر کالایی شاخصههای مشخصی دارد. سه عامل قیمت، کیفیت و خدمات پس از فروش در خریدوفروش یک کالا مؤثر بوده و متأسفانه در صنعت خودرو به این عوامل بیتوجهی شده است. در حوزه قیمت، عوامل خاصی اهمیت دارد و بیدلیل دعوایی بین شورای رقابت و خودروسازان بیتوجه به این مولفهها درگرفته است. این صحبت به معنای آن نیست که امکان کاهش قیمتها وجود ندارد، اما کاهش قیمت نیز در شرایط خاصی قابل اجراست که باید ابتدا آن برنامهها پیاده شود و سپس قیمتها کاهش بیابد، پس نمیتوان قیمتها را بیتوجه به شرایط کاهش داد.
این کمپین به نحوی بازتاب نارضایتی مردم است، اما آنچه مسلم است اینکه بازتاب نارضایتی لزومی به راه انداختن کمپین ندارد. زمانی که مشتری کالایی رضایتش ایجاد نمیشود، از خرید آن کالا سر باز میزند و سراغ نمونه باکیفیتتر میرود.
افرادی که معتقدند انحصار، دلیل این کاهش کیفیت است بله درست میگویند. اساساً انحصار غلط است. اما انحصار با چنین کمپینها و واردات خودرو از بین نمیرود. ابتدا برای انحصارزدایی لازم است تا صنایع به بخشخصوصی واگذار شود تا بتوان امید داشت با ورود خودروهای خارجی یک فضای رقابتی مناسب ایجاد شود. فضای رقابت اینگونه نیست که خودرو را از خارج وارد کنند و خودرویی که وارد میشود با تولیدکننده داخلی رقابت کند. برعکس باید نمایندههای برندهای دنیا بیایند و در ایران دست به تولید خودرو بزنند و در این شرایط رقابتی مساوی میتوان نتیجه گرفت که چه کسی در این میان موفق عمل کرده است.
متأسفانه خودروسازان و مدیران دولتی ما هیچ مسئولیتی ندارند و کسی هم مورد سوال قرار نمیگیرد. در هشت سال گذشته سیاستهای غلطی که اعمال شد صنعت خودرو را نابود کرد. صنعت خودرو در ایران چند دوره را سپری کرده و زمانی که باید نتیجه تلاشهای خود را برداشت میکرده سیاستهای غلط آن را به نابودی کشانده است.
پیش از انقلاب دوران تولد صنعت خودرو در ایران است که با کرهایها همزمان بوده و آنچه بر کشور ما رفته بر کره و صنعت آن نرفته و جایی برای قیاسهایی که مطرح میشود، نگذاشته است. سال 46 که تولد پیکان به شکل انبوه اتفاق افتاده تنها با گذشت یک دهه و قبل از آنکه این صنعت جان بگیرد، انقلاب شد. شرایط خاص روزهای انقلاب و بلافاصله حمله عراق به ایران، سبب شد خودرو عملا کالای لوکس تلقی شود و چندان مورد وثوق قرار نگیرد. پس از جنگ و پس از آنکه صنایع مختلفی که در خدمت جنگ بودند آزاد شدند و دست به تولید زدند. از آن زمان یعنی دقیقا سال 72 قانون خودرو تصویب و تولید هدفمند خودرو آغاز شد.
خودروی داخلی در آغاز 20هزار دستگاه بود که بخش کوچکی از مصرف خودروی داخل را تأمین میکرد. ناگهان به سمتی رفت که با تیراژ بالای یک میلیون و نیم تا 80درصد مصرف داخل را تأمین کرد. در این سالها این صنعت هم رشد کمی و هم کیفی داشت و میتوان گفت که به نحوی این صنعت بومی شد. مسیری که صنعت خودرو پیش میبرد مسیر منطقی بود. در مرحله بعد که مرحله طراحی بود سمند را طراحی کرد اما پس از این مسیر ناگهان دولت نهم و دهم کل پروسه و مسیر مناسب صنعت خودرو و دیگر صنایع را در هم شکستند. دلیل این امر نیز آن بود که مدیریت صنعت خودرو را به جوانانی سپردند که کمترین تخصصی در صنعت خودرو نداشتند. این اتفاق سبب شد این صنعت از بین برود؛ اینها جنایت بود.
باید بررسی شود که سهام این صنایع قبل و بعد از حضور این مدیران چگونه بوده و چرا این آسیبها به صنعت خودروی ما وارد شده است. این مسائل است که در صنعت خودرو اهمیت دارد. مهم کمپینها نیست، مهم سیاستها و مدیریتهای غلطی است که بر صنایع و بهخصوص صنعت خودروی ما رفت و سبب شد به جای رشد، مسیر افول را دنبال کند تا امروز که شرایط حضور خودروهای خارجی فراهم شده، امکان رقابت وجود نداشته باشد.
* عضو هیات مدیره انجمن قطعه سازان خودرو