7 راهکار مارکتینگ در دنیای خوراکی ها!

بعد از یک روز سخت و خسته کننده هیچ چیز به اندازه یک غذای خوب یا خوراکی خوشمزه آدم را سر حال نمی آورد. باور کنید یا نه، برای خیلی از مردم دنیا غذا خوردن نه فقط یک نیاز طبیعی، بلکه نوعی تفریح و خوشگذرانی محسوب می شود؛ دقیقا مثل تماشای یک مسابقه فوتبال یا تازه ترین فیلم های سینمایی موجود در گیشه. به همین خاطر کمتر کسی حاضر است به هر رستورانی سر بزند یا به خوراکی های هر برندی اعتماد کند. ماجرا در اینجا تا حد زیادی شبیه به رزرو اتاق در هتل است. همانطور که شما تا از کیفیت خدمات و زیر و بم اتاق های یک هتل مطمئن نشوید حتی از کنار آن هم رد نخواهید شد، در صنعت غذا هم مشتریان مثل منتقدهای بی رحم سینمایی تا ته توی یک خوراکی را در نیاورند، دست به جیب نمی شوند.

این روزها مردم در سراسر دنیا بیشتر از اینکه اسم خوراکی ها را بلد باشند، با اسم برندها کار دارند. اجازه دهید یک مثال دم دستی بزنیم. فرض کنید شما قصد دارید بعد از دیدن همکلاسی های قدیمی دوران مدرسه تان ناهار را با هم باشید. در این صورت احتمالا پیش خودتان نمی گویید «بریم یک همبرگر یا چلوکباب بخوریم» بلکه احتمالا پیش خودتان خواهید گفت «بریم یک سری به مک دونالد، برگر کینگ یا تاکوبل بزنیم». قبول دارم ماجرای بالا برای مشتریان عادی رستوران ها نکته بی نهایت پیش پا افتاده ای است، ولی اگر یک لحظه هم که شده خودتان را جای کارآفرینان صنعت غذا بگذارید، می فهمید ماجرا در اینجا مسئله مرگ و زندگی است. خب تا وقتی برندهای بزرگی مثل استارباکس یا دومینوز در بازار خودنمایی می کنند، تکلیف بقیه برندهای کوچک از قبل مشخص است و شکست شان فقط یک امضای رسمی کم دارد؛ همین و بس!

امیدوارم مقدمه ما خیلی شما را از موفقیت در صنعت غذا ناامید نکرده باشد. چرا که ما در روزنامه فرصت امروز مثل همیشه برای تان یک نقشه گنج بی برو برگشت داریم. به زبان خودمانی، اگر شما دوست دارید رستوران یا شرکت تولید خوراکی خودتان را داشته باشید، فقط کافی است برای چند دقیقه هم که شده کلاه سرآشپزی و دنیای هزار رنگ خوراکی ها را رها کنید و با ما همراه شوید. ما در این مقاله به شما یاد می دهیم چطور در صنعت غذا بازاریابی کنید و سری میان سرها در بیاورید تا حتی بزرگترین برندهای دنیا را هم به مبارزه بخوانید. برای این کار هم به جای اینکه به شما کار با گرز و شمشیر را یاد بدهیم، اول از همه یک تعریف بی عیب و نقص از صنعت غذا انجام خواهیم داد. این طوری شما متوجه می شوید این صنعت اصلا شامل چه کسب و کارهایی هست. بعد هم اصول و تکنیک های طلایی برای بازاریابی در این حوزه را مورد ارزیابی قرار می دهیم. اینطوری شما دیگر کاملا آماده اید تا برند محبوب خودتان در صنعت غذا را توسعه دهید.

مطلب مرتبط: راه اندازی وبلاگ در حوزه صنعت غذا و راهکارهای درآمدزایی از آن

صنعت غذا (Food Industry): آشنایی با کسب و کارهای دنیای خوراکی ها

صنعت غذا یکی از محبوب ترین حوزه کاری در چهار گوشه دنیا محسوب می شود. از برند دوست داشتنی استارباکس گرفته تا کوکاکولا یا حتی چیپس های خوشمزه لیز، همه و همه یادآور خاطرات خوش و لحظات شاد هستند. البته این ماجرا وقتی پای بازاریابی وسط باشد خیلی هم مثل فیلم های سینمای کلاسیک پایان خوش ندارد. چراکه در دنیای بازاریابی شما باید دقیقا بدانید دنبال چی هستید و اولین سوال هم درباره صنعت مورد هدف تان است. اینکه چه کسب و کارهایی در چارچوب صنعت غذا قرار دارد، سوالی است که خیلی از بازاریاب ها به طور طبیعی روح شان هم از آن خبر ندارد. با این حساب انتظار طراحی کمپین های بی عیب و نقص در چنین شرایطی حتی از پیدا کردن سوزن در انبار کاه هم سخت تر خواهد بود. 

وقتی از صنعتی مثل فوتبال یا سینما حرف می زنیم، تقریبا یک ایده مشخص در سرمان شکل می گیرد. خب هر کسی که به نوعی با تیم های فوتبال و مسابقات جذاب آن ارتباط داشته باشد، قطعا جزوی از خانواده بزرگ صنعت فوتبال خواهد بود. ماجرا درباره دنیای سینما هم دقیقا به همین ترتیب است. اگر بخواهیم از وضعیت دو صنعت بالا استفاده کنیم، می شود گفت صنعت غذا هم با هر کسب و کاری که فعالیتی در زمینه تولید غذا دارد ارتباط پیدا می کند. البته می شود دستی به سر و گوش این تعریف کشید و نسخه کامل تری از آن ارائه کرد. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم صنعت غذا نه فقط کسب و کارهای درگیر در تولید مواد غذایی، بلکه موسسات بسته بندی و توزیع این محصولات را نیز شامل می شود. این یعنی عملا با سه حوزه تولید، بسته بندی و توزیع انواع خوراکی در صنعت غذا رو به رو هستیم. اگر شما هم ایده کارآفرینی تان در یکی از سه حوزه فوق جای می گیرد، باید با یک سلام گرم و خوشامدگویی ورودتان به صنعت غذا را تبریک بگوییم. 

حالا که شما متوجه شدید صنعت غذا چه حوزه هایی را شامل می شود، بد نیست کم کم برویم سراغ اصل مطلب. شما الان مثل یک خلبانی هستید که مطمئن شده آخرین نسخه از هواپیماهای بوئینگ زیر پایش است، اما هنوز نمی داند دقیقه چطور باید یک هواپیمای آخرین مدل را هدایت کند. ما در بخش بعد سعی می کنیم با آموزش گام به گام تکنیک های بازاریابی در صنعت غذا از شما یک قهرمان تمام عیار در این حوزه بسازیم. 

اصول بازاریابی در دنیای خوراکی ها

از قدیم گفته اند کار بدون برنامه به هیچ جایی نمی رسد. در این میان هم اصلا فرقی بین یک کار کلیشه ای و بی نهایت پیش پا افتاده با عملیاتی پیچیده مثل فرستادن سفینه فضایی به کره ماه وجود ندارد. خب اگر کارآفرین بزرگ و موفقی را سراغ دارید که همین طوری بدون برنامه و شانسی در بازار اسم و رسمی برای خودش به هم زده، ما را هم بی خبر نگذارید!

مطلب مرتبط: بازاریابی برای رستوران ها با ایده های طلایی

بازاریابی اصولی در صنعت غذا به شما کمک می کند تا با کمترین هزینه ممکن نتایج حیرت انگیز رقم بزنید. دقیقا مثل یک تیم فوتبال محلی که در مسابقاتی با حضور بزرگترین باشگاه های دنیا حسابی شگفتنی ساز می شود و اسمش سر زبان ها می افتد. البته در اینجا به جای زمین چمن و توپ فوتبال سر و کار شما با مشتریان و فرآیند تولید محتواست. 

قبول دارم بازاریابی، آن هم در صنعت شلوغ پلوغ غذا، انتخاب شماره اول هیچ کارآفرینی نیست. اگر در این بین عدم تجربه در دنیای بازاریابی را هم به ماجرا اضافه کنیم، آن وقت با یک تراژدی بی نهایت غم انگیز رو به رو خواهید شد. خب انتظار ندارید که همه کارآفرینان دنیای خوراکی ها یک پا بازاریاب درجه یک هم باشند؟

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر کار اصولی و درستی ردخور نخواهد داشت. البته به شرط اینکه از اصول و تکنیک های درجه یک در این میان استفاده کنید. دقیقا به همین خاطر ما در این مقاله به جای گشت و گذار بی نتیجه در هزارتوری تکنیک های بازاریابی در صنعت غذا یک راست رفته ایم سراغ بعضی از بهترین اصول موجود و از برترین بازاریاب های دنیا کمک گرفته ایم. اجازه دهید بدون وقت تلف کردن بیشتر برویم سراغ اصل کار.

1.    انتخاب جایگاه برند: سنگ اول را درست سرجایش بگذارید!

قبل از اینکه ماجراجویی هیجان انگیز شما در دنیای بازاریابی شروع شود، باید خیلی رُک و پوست کنده جواب یک سوال را بدهید. البته لازم نیست این جواب را برای ما بفرستید، بلکه فقط باید تکلیف تان با خودتان روشن شود. سوال کنکوری و مهم ما این است که شما قصد دارید چه‎ نوع برندی داشته باشید؟ یک رستوران شیک، قنادی همراه با فضایی دنج برای سفارش قهوه یا شاید هم یک کارخانه بزرگ تولید تنقلات؟ جواب این سوال هرچه باشد، شما را یک قدم به سوی تحقق آرزوی تان نزدیک تر خواهد کرد. 

جوانی را در نظر بگیرید که از همان سال های ابتدایی نوجوانی عاشق دنیای ماشین ها بوده و همیشه دوست داشته یک روز تبدیل به یک راننده حرفه ای شود. فکر می کنم شما هم قبول دارید که عشق به دنیای ماشین ها به تنهایی برای موفقیت کافی نیست. خب در دنیایی که از یکسو پیست های مجهز فرمول یک و از طرف دیگر بیابان های بی انتهای رالی داکار وجود دارد، راننده جوان ما قبل از اینکه گازش را بگیرد و برود دنبال رویاهایش باید تکلیفش را با این حوزه ها روشن کند. 

اجازه دهید برای اینکه شما را در یک هزارتوی بی انتها رها نکنیم، از یک مثال در حوزه رستورانداری استفاده کنیم. اگر شما دوست دارید سرآشپز رستوران شخصی خودتان باشید، باید اول از همه نوع منوی تان را مشخص کنید. آیا شما دوست دارید یک رستوران محلی با غذاهای سنتی داشته باشید یا فکر منوی خارجی در سرتان افتاده؟ از همه مهمتر رستوران شما قرار است محلی خانوادگی باشد یا جوان پسند؟ 

زمانی که رستوران های مکزیکی برای اولین بار پای شان به بازار آمریکا باز شد، تاکو بل و مک دونالد حسابی در اوج بودند. از طرفی ذائقه آمریکایی ها هم با چنین فست فودهایی سازگار بود و با کلی ارفاق کمی هم به غذاهای چینی توجه می‎کردند. در چنین شرایطی تاکو بل برای اینکه سهمی از بازار برای خودش دست و پا کند، اول از همه سراغ ابزار بازاریابی رفت تا به مشتریان نشان دهد تاکو هم مثل برگر یا استیک یک غذای خوشمزه است. یادتان باشد در بازار کسی برای شما فرش قرمز پهن نکرده و تا خودتان آستین را بالا نزنید و خوراکی تان را به مشتریان معرفی نکنید، حتی یک پول سیاه هم گیرتان نخواهد آمد؛ به همین سادگی!

تاکو بل از همان سال های اول خیلی خوب به مشتریان آمریکایی نشان داد که منوی ساده و عامه پسندی دارد. به این ترتیب از جوانان پرشور و شوق تا افراد میانسال برای خرید این خوراکی خوشمزه و صدالبته تازه صف کشیدند. البته شاید رستوران یا شرکت غذایی شما ریسک کمتری کند و روی یک محصول سنتی دست بگذارد. در این صورت احتمالا همه مشتریان هدف تان با صفر تا صد محصول تان آشنا خواهند بود. در این بین تنها کاری که باقی می ماند نشان دادن برتری های محصولات تان در مقایسه با بقیه رقباست. اینطوری شما می توانید خیلی راحت گوی سبقت را از بقیه ربوده و برندتان را تبدیل به انتخاب اول و آخر مشتریان کنید.

مطلب مرتبط: بازاریابی نوین و ارزان برای رستوران ها

2.    بسته بندی متفاوت خوراکی ها: چه کسی بسته بندی های کسل کننده را دوست دارد؟

آیا تا به حال یک فیلم سینمایی را دیده اید که یک پوستر خیلی بد شکل و کلیشه ای داشته باشد؟ شاید بتوانید چند تا مثال دم دستی برای ساکت کردن ما بیاورید، اما بی شک هیچ کدام از آنها فیلم های پرفروش و دست اول تاریخ سینما نیستند. در چنین مواقعی این ضرب المثل قدیمی که «مردم با چشم شان خرید می کنند» بیشتر از هر زمان دیگری مصداق پیدا می کند. 

خیلی از کارآفرینان فکر می کنند اگر خوراکی شان بی نهایت خوشمزه و ارزان باشد، مردم دیگر توجهی به بسته بندی ضعیف آن نخواهند داشت. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، باید همین اول کاری ناامیدتان کنیم، چراکه حتی خوشمزه ترین نوشیدنی یا خوراکی دنیا هم با یک بسته بندی ضعیف روی دست فروشنده باد می کند. پس یک بار هم که شده در زندگی تان به این فکر کنید که مشتریان در صنعت غذا برخلاف توصیه قدیمی مبنی بر اینکه کتاب را نباید از روی جلدش قضاوت کرد، عمل می کنند. 

وقتی درباره بسته بندی محصول حرف می زنیم، ذهن خیلی ها فورا سراغ ترکیب بعضی از رنگ های جذاب می رود. در این بین لوگو برند طوری مورد بی توجهی قرار می گیرد که انگار اصلا چیزی به اسم لوگو در دنیای کسب و کار وجود ندارد. ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هویت هر برند در لوگوی آن نمایان می شود. این یعنی لوگو برند شما باید یک جایگاه ویژه و اختصاصی در بسته بندی محصولات داشته باشد. کافی است نگاهی به برندهای بزرگ دنیا بیندازید تا خیلی خوب اهمیت درج لوگو در بهترین جای بسته بندی محصولات را درک کنید. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و یک بسته بندی زیبا با ترکیب لوگوی برندتان انتخاب کنید. در این بین می توانید از رنگ های اصلی لوگوی تان کمک بگیرید تا مثل برق و باد چشم هر مشتری را در قفسه های بی انتهای خرده فروشی ها به محصولات تان جلب کنید. 

اگر از مخاطب هدف قدیمی روزنامه فرصت امروز باشید، خیلی خوب می دانید ما اصلا میانه خوبی با کارهای کلیشه ای نداریم. به همین خاطر توصیه دوستانه ما به شما در این بخش مرور بسته بندی رقبای کوچک و بزرگ در بازار و تلاش برای انتخاب یک طرح کاملا متفاوت نسبت به آنهاست. وگرنه خیلی زود تبدیل به یک کپی کار درجه دو در بازار می شوید که هیچ کس حتی به محصولاتش نگاه هم نمی اندازد، چه برسد به اینکه واقعا خوراکی ها شما را بخرد!

3.    طراحی پیشنهاد فروش منحصر به فرد (USP): به وقت ایجاد تمایز

اگر یادتان باشد قبل تر گفتیم هر برندی در صنعت غذا برای اینکه شانسی برای رقابت داشته باشد، محکوم به متمایز بودن است. شکی نیست که تمایز از رقبا فقط با حرف زدن امکان پذیر نیست، بلکه باید آستین ها را بالا بزنید و به مشتریان ثابت کنید برندتان چه در چنته دارد!

مفهوم «پیشنهاد فروش منحصر به فرد» (Unique selling proposition) درست در شرایطی که کارآفرینان نمی دانند چطور مزایای محصولات شان را به مشتریان نشان دهند، مثل قهرمان های اسطوره ای سر و کله اش پیدا می شود. احتمالا خیلی از کارشناس ها برای توضیح این مفهوم کلی حرفه ای جورواجور خواهند زد. پس اجازه دهید قبل از اینکه حوصله تان سر برود، بگوییم سیر تا پیاز این مفهوم درباره چیست. پیشنهاد فروش منحصر به فرد در واقع نوعی بیان مستقیم و بی حاشیه مزایای یک محصول است. اینطوری مشتریان در بازار شلوغ مواد غذایی می توانند با خیال راحت بابت مزایای بیشتر یا متفاوت محصول شما اقدام به خرید از برندتان کنند. 

مطلب مرتبط: بازاریابی برای رستوران ارگانیک

همانطور که هر آشپزی برای تهیه پیتزا یا هر غذای دیگری دستورالعمل خاص خودش را دارد، درباره پیشنهاد فروش منحصر به فرد نیز وضعیت شما کاملا خاص است. این پیشنهاد می تواند از پخت بهترین کیک شکلاتی دنیا با خامه اضافه تا فرمول جادویی تهیه کنسروهای خوشمزه را شامل شود. یک مثال رک و پوست کنده در این رابطه تجربه برند KFC (همان کنتاکی خودمان!) است. مزیت اصلی این برند سرخ کردن مرغ به شیوه ای خاص با یک ادویه محرمانه است. همین امر هم موجب شده تا مردم سراسر دنیا برای خرید مرغ های سرخ کرده این برند صف بکشند. یادتان باشد شما لازم نیست دنبال یک مزیت انقلابی باشید؛ همین که مشتریان با شنیدن مزیت شما اندکی وسوسه شوند و چند روزی هم ذهن شان درگیر برندتان باشد، به اندازه کافی رضایت بخش خواهد بود. 

این روزها روش های بازاریابی و تبلیغات برای برندها بی نهایت افزایش پیدا کرده است. از تبلیغات تلویزیونی و تابلوهای کنار زمین در مسابقات ورزشی گرفته تا شبکه های اجتماعی، همه و همه دم دست برندهاست. در این بین فعالان صنعت غذا تمایل بیشتری برای استفاده از این ابزارها دارند. البته اگر شما بودجه تان از قبل خرج شده و وضعیت مالی بی نهایت فشرده ای دارید، حساب تان جدا خواهد بود. اشتباه نکنید، منظور ما این نیست که شما نمی توانید برای کسب و کارتان بازاریابی کنید، بلکه فقط باید روش کارتان را عوض کنید. یک ایده بازاریابی جذاب در این بین می تواند تجربه رستوران زنجیره ای بسکین- رابین (Baskin- Robbins) باشد. این رستوران برخلاف آنچه مشتریانش انتظار دارند، فقط بستنی و کیک می فروشد. آن هم نه هر مدلی، بلکه فقط از مواد اولیه گیاهی و مناسب برای گیاهخواران استفاده می کنند. برای اینکه خیال مشتریان هم راحت باشد، این نکته را با فونت بزرگ روی بسته بندی سفارشات درج می کنند. شاید این کار برای خیلی ها بی نهایت کلیشه ای یا حتی عجیب باشد، اما همین ایده و استفاده خلاقانه از بسته بندی محصولات برای بازاریابی مدیران بسکین- رابین را تبدیل به مولتی میلیونرهای بزرگی کرده است. 

اگر برندی مثل بسکین- رابین توانسته با یک تغییر کوچک در بسته بندی محصولاتش کلی گرد و خاک به پا کند، پس چرا شما نتوانید با همین دست فرمون به رویاهای تان در صنعت غذا دست پیدا کنید؟ تنها کاری که در این بین باید انجام دهید، تغییر زاویه دیدتان به مسائل اطراف یا به قول فرنگی ‎ها تفکر خارج از چارچوب است. اینطوری بدون اینکه حتی یک دلار اضافه خرج کنید، فرمول طلایی بازاریابی برای برندتان را پیدا خواهید کرد. 

4.    برگزاری رویدادهای مرتبط با صنعت غذا: ایده ای ساده، کم خرج و بی نهایت جذاب

اگر شما هم از دست ایده ها و اصول بازاریابی پیچیده در صنعت غذا خسته شده اید، این بخش کاملا مخصوص شماست. بی شک برای یکبار هم که شده به عنوان کارآفرین صنعت غذا به این فکر کرده اید که چرا باید این همه برای معرفی خوراکی های تان به مشتریان دردسر بکشید. انگار بازاریابی در دنیای خوراکی ها بیشتر از اینکه کار برندها را راحت کند، یک بار اضافه روی دوش شان قرار می دهد. هرچه باشد تولید یک خوراکی خوشمزه به سختی صعود به قله اورست نیست و با این حساب بازاریابی برای آن هم نباید چندان سخت باشد. پیشنهاد ما در روزنامه فرصت امروز برای چنین وضعیت عجیب و غریبی فقط یک عبارت بی نهایت کوتاه است: برگزاری رویدادهای جذاب!

این روزها در چهار گوشه دنیا کلی رویداد مختلف و هیجان انگیز برگزار می شود. از رویدادهای هنری مثل جشنواره کن و اسکار گرفته تا مسابقات ورزشی و همایش های تجاری، همگی در یک ماراتن بی پایان برای جلب نظر افراد علاقه مند با هم رقابت می کنند. بی شک یک رستوران نه جایی در فستیوال کن دارد و نه در رویدادهای ورزشی از آن استقبال خواهد شد. در عوض شما می توانید رویداد خاص خودتان را ایجاد کنید. خب مگر کسی هم هست که اسم یک رویداد تازه در صنعت غذا به گوشش بخورد و برای امتحان کردن غذاهای رنگارنگ هم که شده گذرش به سمت محل برگزاری این رویداد نیفتد. 

 شاید پیش خودتان فکر کنید برگزاری یک رویداد در صنعت غذا هم می تواند دردسرهای خاص خودش را داشته باشد، اما نظر ما کاملا متفاوت است. شما کافی است موضوع رویدادتان را مشخص کنید و از چند تا برند همکار و بعضی از کارشناس های مواد غذایی هم برای حضور در مراسم دعوت کنید. مثلا اگر قصد دارید از سری جدید کوکی های شرکت تان رونمایی کنید، بد نیست از چند تا رستوران یا کافی شاپ هم دعوت کنید تا در رویدادتان شرکت کنند. اینطوری هم آنها فرصت معرفی کسب و کارشان را پیدا می کنند، هم شما در عین برگزاری یک رویداد فرصت بازاریابی برای محصولات تازه تان در انواع کافی شاپ ها و رستوران ها را خواهید داشت. این یعنی یک معامله برد- برد برای همه طرفین!

اگر شما از آن دست کارآفرینانی هستید که همیشه وسواس خاصی برای بهترین بودن دارند، توصیه ما به شما بی خیال شدن این ماجرا، دست کم در برگزاری یک رویداد، است. باور کنید یا نه، هر چقدر کار را به خودتان سخت بگیرید، واقعا مسیرتان پر از سنگ های بزرگ می شود. پس یک لطفی به خودتان بکنید و فقط و فقط همان کارهایی که در بالا گفتیم را برای برگزاری مراسم در نظر بگیرید. قول می دهیم هیچ اتفاق بدی نیفتد و همه چیز مثل ساعت دقیق پیش برود. 

مطلب مرتبط: ترندهای جدید صنعت رستوران داری

5.    قرار دادن برند در مسیریاب ها و سایت های مرجع: ساده سازی دسترسی مشتریان به دنیای خوراکی ها!

مسیریاب هایی مثل گوگل مپ دیگر فقط برای پیدا کردن سریع ترین مسیر ممکن کاربرد ندارند. در عوض خیلی از مردم وقتی حوصله شان سر می رود یا دنبال یک کافه تازه هستند، شروع می کنند اپ های مسیریاب را زیر و رو کردن. اگر به این مسئله امکان جست و جوی پیشرفته انواع رستوران، کافه و دیگر مراکز تجاری را اضافه کنیم، آن وقت با یک منبع بازاریابی مهم برای برندهای حوزه غذا رو به رو خواهیم بود؛ به همین سادگی.

خیلی از رستوران دارها فکر می کنند مردم از قبل برای پیدا کردن یک رستوران درجه یک کلی تحقیق می کنند و بعد از یک مسابقه حذفی نفسگیر فقط و فقط یک رستوران باقی می ماند. ما اصلا دوست نداریم آنهایی که این طوری فکر می کنند را ناامید کنیم، اما واقعیت کاملا جور دیگری است. اغلب مردم در لحظه یک رستوران یا محصول خوراکی را انتخاب می کنند. اگر هم در این بین خیلی به خودشان زحمت بدهند، قبل از خرید سری به مسیریاب ها و سایت های تخصصی خوراکی می زنند. با این حساب اگر شما در مسیریاب ها و سایت های تخصصی یک صندلی در قسمت VIP برای خودتان داشته باشید، همیشه جلوی چشم مشتریان خواهید بود. 

در دنیایی که تکنولوژی های دیجیتال روز به روز بخش بیشتری از زندگی مردم را در بر می گیرد، دیگر هیچ چیز به گذشته نیست. این روزها کلی اپ مختلف برای کمک به مردم در زمینه تصمیم گیری های ریز و درشت زندگی شان وجود دارد. اگر شما دوست دارید در صنعت غذا همیشه یکه تاز باشید، باید خیلی زود بهترین اپ های این حوزه را پیدا کرده و اکانت رسمی برای برندتان در آنها ایجاد کنید. ما در این بخش برای اینکه کار شما خیلی سخت نشود، یک فهرست جمع و جور از این اپ ها و چند تا سایت دیگر برای تان تهیه کرده‎ایم. پس لطفا این موارد را گوشه ذهن تان داشته باشید:

•    اپ یلپ (Yelp): اپ یلپ یک مسیریاب به معنای دقیق کلمه نیست. در عوض اطلاعات کامل رستوران ها، مراکز درمانی، سالن های زیبایی، مراکز تجاری و هزار و یک مورد دیگر را پیش پای کاربرانش قرار می دهد. نظرات صادقانه و بی نهایت زیاد کاربران درباره هر مرکز تجاری باعث شده تا یلپ گزینه اصلی اغلب مردم برای پیدا کردن رستوران یا به طور کلی برندهای حوزه غذا باشد. 

•    سایت زوماتو (Zomato): این روزها هر صنعت بزرگی یک سایت رسمی و اختصاصی برای خودش دارد. سایت زوماتو هم برای بررسی و مقایسه تخصصی رستوران ها وارد دنیای کسب و کار شده است. شما در این سایت با فهرست بلند بالایی از رستوران های مختلف و نظرات کاربران رو به رو هستید. البته تا یادمان نرفته بگوییم یک ستون اختصاصی هم در این سایت برای منتقدان صنعت غذا وجود دارد. این یعنی شما می توانید با خیال راحت برترین رستوران های دنیا را از لیست این سایت انتخاب کنید. 

•    تریپ ادوایزر (Trip Advisor): تریپ ادوایزر یکی از سایت های محبوب در بین گردشگران حرفه ای سراسر دنیا محسوب می شود. خیلی از مردم وقتی برای بازدید از جاذبه های توریستی شال و کلاه می کنند، اول از همه در تریپ ادوایزر آدرس بهترین رستوران ها، هتل ها و دیگر مکان های جذاب را پیدا می کنند. در این میان رستوران یا کسب و کار مرتبط با صنعت غذای شما می تواند خیلی خوب از این سیستم برای جلب مشتریان تازه از سراسر دنیا استفاده کند. 

6.    توسعه هویت برند: مشتریان شما را چطور به یاد می آورند؟

اسم بعضی از برندها طوری ملکه ذهن مردم است که حتی اگر تا 100 سال آینده هم هیچ فعالیت بازاریابی و تبلیغاتی نداشته باشند، باز هم کسی جای‎ شان را نمی گیرد. شاید پیش خودتان فکر کنید این سناریو بی نهایت غیرممکن یا فقط مخصوص برندهای خوش شانس بازار است، اما ما در روزنامه فرصت امروز نظر متفاوتی داریم. برندی مثل کوکاکولا همین که اسم و لوگویش در یک مرکز تجاری به چشم بخورد، برای همه فروشندگان آن مرکز اعتبار خواهد داشت. بخشی از این واقعیت به خاطر فعالیت بی عیب و نقص چنین برندهایی در بازار است. در واقع برندهای کاربلد اجازه نمی دهند حتی آب در دل مشتریان شان تکان بخورد. البته بخش دیگر ماجرا مربوط به توانایی و مهارت بالای این برندها در توسعه هویت شان است. خب انتظار ندارید که مشتریان به یک برند بی ‎نام و نشان که تازه از گرد راه رسیده اعتماد کنند؟

مطلب مرتبط: 7 تکنیک جدید رستوران داری

ما قبلا در روزنامه فرصت امروز درباره هویت برندها کلی با هم گپ زده ‎ایم. اگر یادتان باشد آن موقع ما هویت برند را احساس یا برداشتی توصیف کردیم که مشتریان با مشاهده لوگو یا دیگر نشانه های برندتان به یاد می آورند. مثلا برند تاکو بل با آن رنگ قرمز لوگویش یادآوری حس شوخ ‎طبعی و در عین حال خوشمزگی است. ماجرا درباره برندی مثل آلیو گاردن (Olive Garden) کاملا برعکس است. این رستوران زنجیره ای بیشتر برای مشتریان حس و حال راحتی و خوشگذرانی همراه با خانواده را تداعی می کند. به این ترتیب شما می توانید به سادگی هرچه تمام تر با اعضای خانواده تان به یکی از شعبه های این رستوران رفته و مطمئن باشید اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 

همانطور که یک کارگردان سینما وقتی دنبال ساخت تازه ترین اثرش است همیشه سلیقه مخاطب هدفش را گوشه ذهن دارد، شما هم برای توسعه هویت برندتان باید مخاطب هدف تان را انتخاب کنید. آیا شما به دنبال جلب نظر نسل جوان با یک خوراکی ساده و خوشمزه هستید؟ شاید هم یک رستوران زنجیره ای لوکس برای پولدارهای مناطق بالاشهر راه اندازی کرده اید. در هر صورت حس و حال برند شما باید با سلیقه مخاطب هدف تان جور باشد. وگرنه کلاه ‎تان حسابی پس معرکه خواهد بود. 

اگر نظر ما را بخواهید، توسعه هویت برند بدون حرفه ای شدن در روانشناسی رنگ‎ ها هیچ جوره شدنی نیست. مثلا رنگ قرمز را در نظر بگیرید؛ این رنگ در همان نگاه اول نظر هر کسی را جلب خواهد کرد. به علاوه، نشانه هیجان و شور زندگی نیز هست. پس طبیعی است خیلی از برندهای صنعت غذا از طیف قرمز در رنگ لوگوی ‎شان استفاده کنند. در نقطه مقابل، رنگ آبی با احساس امنیت و آرامش فراوان قرار دارد. معمولا برندهایی که دنبال ایجاد احساس آرامش در مشتریان و جلب نظر خانواده ها هستند، این رنگ را روی هوا می ‎قاپند. رنگ نارنجی سبز هم به ترتیب برای القای حس سرگرمی و حس و حال طبیعت کاربرد دارد. پس اگر شما یک رستوران با مواد اولیه ارگانیک و مخصوص خانواده ها دارید، می توانید از ترکیب رنگ های سبز و آبی برای لوگوی تان استفاده کنید. این کار به مشتریان نشان می دهد شما چقدر حرفه ای و کاردرست هستید. به علاوه، ناخودآگاه مشتریان را به سمت رستوران یا برندتان می کشاند؛ به همین سادگی!

7.    همکاری با بقیه برندها: چه کسی از همکاری ضرر کرده؟

همیشه گفته اند «یک دست صدا ندارد» و همکاری می تواند برای همه سودمند باشد. اگر شما قبلا تجربه همکاری ناموفق با شرکای تان را داشته باشید، احتمالا خیلی زود به ما اعتراض می کنید که اصلا در بازار از این خبرها نیست. جواب ما برای شما در این رابطه مثل روز روشن است. قرار نیست که همکاری نصفه و نیمه بدون داشتن قراردادی مشخص باعث دست شستن شما از یکی از طلایی ‎ترین فرصت های بازاریابی در صنعت غذا شود. خب اگر قرارداد همکاری شما و برند مورد نظرتان طوری تنظیم شود که مو لای درزش نرود، مگر جایی هم برای شکست یا نارضایتی باقی خواهد ماند؟

این روزها در صنعت غذا همه سعی می کنند از یکدیگر کمک بگیرند و پروژه های مشترک را جلو ببرند. مثلا فست فود دوست داشتنی دومینوز (Domino’s) برای اینکه دل مشتریانش را آب کند یک قرارداد همکاری با کوکا کولا بسته و فقط نوشابه‎ های این برند را همراه با پیتزاهای خوشمزه‎ اش عرضه می کند. از طرف دیگر بعضی از شرکت های تهیه غذای آماده و کنسرو نیز افتخارشان استفاده از بهترین برنج‎ های بازار یا حبوبات در دسترس است. اینطوری آنها با عقد قراردادهای انحصاری به نوعی با یک تیر دو نشان می زنند؛ هم کیفیت خوراکی های برندشان را کهکشانی می کنند، هم اینکه یک بهانه وسوسه‎ برانگیز برای خرید بیشتر دست مشتریان خواهند داد. 

اگر هنوز هم شک دارید که همکاری بین برندها در صنعت غذا به نفع‎ شان است، احتمالا ماجرای همکاری استارباکس و اسپاتیفای خیال ‎تان را راحت می کند. همانطور که می شود حدس زد، اسپاتیفای اصلا ارتباطی با صنعت غذا ندارد، اما برای استارباکس شهرت این پلتفرم در دنیای موسیقی کافی بود تا دست به یک همکاری بی نهایت جذاب بزند. بر این اساس علاوه بر اینکه اسپاتیفای به کاربرانش شعبه های مختلف استارباکس را معرفی می کند، در شعبه های مختلف استارباکس نیز کدهای مختلف مربوط به پخش موسیقی در اسپاتیفای قرار می‎گرفت. این یعنی علاقه مندان به انواع نوشیدنی ‎ها که اتفاقا سری هم در دنیای موسیقی داشتند، بی برو برگشت در شعبه های مختلف استارباکس دور هم جمع می شدند. شاید باورتان نشود، ولی همین کمپین به ظاهر ساده حالا تبدیل به الگویی برای بقیه برندها در صنعت غذا شده است. 

یادتان باشد شما باید همیشه براساس سلیقه مشتریان حرکت کنید. پس اگر آنها حتی از یک برند خارج از صنعت غذا هم خوش‎ شان آمد، باید فداکاری کرده و خودتان را برای همکاری با چنین برندهایی آماده کنید. اینطوری دیر یا زود تبدیل به یکی از دوست داشتنی‎ ترین برندهای دنیای خوراکی ها خواهید شد.

مطلب مرتبط: چطور یک رستوران تازه تاسیس را به ستاره ای موفق بدل کنیم؟

سخن پایانی

صنعت غذا در عین حال که یکی از متنوع ‎ترین حوزه های کاری محسوب می شود، سختی ‎های خاص خودش را هم دارد. اگر شما تا اینجای کار حوصله به خرج داده‎ اید و با ما همراه بودید، احتمالا دیگر بازاریابی در صنعت غذا برای تان کار سخت یا غیرممکنی نیست. حالا نوبتی هم باشد این شما هستید که باید نظرتان درباره نکات مورد بحث در این مقاله را بگویید.

من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مقاله مان به شما کمکی هرچند کوچک در مسیر بازاریابی اصولی در صنعت غذا کرده باشد. اگر سوال یا نکته جانبی در این رابطه داشتید، لطفا خجالت را کنار گذاشته و مثل همیشه سوالات ‎تان را همین جا مطرح کنید تا ما خیلی سریع به کمک ‎تان بیاییم. 

منابع: 

https://www.designhill.com

https://www.wordstream.com

https://www.singlegrain.com